1- كلياتي در باب شناسايي موضوع
2- مباني و اصول حمايت از زنان بي سرپرست و بد سرپرست
3- ساختارهاي تقنيني و اجرايي در حمايت از زنان بي سرپرست و بدسرپرست
4- تعاريف مرتبط با وضعيت زنان از نظر بي سرپرستي
5- فراهم ساختن زمينه هاي رشد و توسعه
6- اصول حمايت از زنان بي سرپرست و بد سرپرست
7- حفظ كرامت و شأن و نهاد خانواده
8- قوانين و مقررات خاس زنان بي سرپرست و بد سرپرست
9- رفع فقر و محروميت
زنان بيسرپرست و بدسرپرست از جمله گروههاي آسيبپذير اجتماعي هستند كه با مشكلات و موانع زيادي در زندگي فردي، خانوادگي و اجتماعي خويش مواجهند. اين گروه از زنان اغلب با عوامل آسيبزايي همچون تبعيضات فرهنگي، ضعف دسترسي به فرصتهاي شغلي، بيسوادي يا كمسوادي، نداشتن درآمد مستمر و مشكلات روحي و رواني مواجه ميباشند. با اين بيان، اهميت و ضرورت حمايت از اين قشر آشكارتر ميشود.
حمایت از زنان بیسرپرست و بدسرپرست، در نظام حقوقی اسلام از پیشینه قوی و مستحکمی برخوردار است؛ قانونگذار نظام اسلامي با توجه به اصل حفظ نهاد خانواده، اصل برقراري عدالت اجتماعي، اصل پيشگيري از مفاسد اجتماعي، اصل رعايت حقوق شهروندي و ... مكلف بوده است تا اين گروه را زير چتر حمايتي خود قرار دهد.
در نظام حقوقی ایران نیز با پيروزي انقلاب اسلامي و استقرار نظام سياسي- اجتماعي و فرهنگي مبتني بر موازين دين مبين اسلام، اصول ده، بیست، بیست و یک و بیست و نه قانون اساسي جمهوری اسلامی ایران، بر تامين نيازهاي زنان بي سرپرست و زنان سرپرست خانوار به عنوان اقشار آسيبپذير جامعه تاكيد شده است. بر اين اساس دولت مکلف است در جهت اعطاي حقوق اين زنان تدابيري بينديشد که از جمله آنها ميتوان به پرداخت مستمري، وديعه مسکن، بهبود تغذيه، خدمات درماني و تسهيلات اشتغالزايي اشاره کرد که صراحتاً ميتوان گفت بسياري از اين زنان از اين حمايتهاي قانوني بيبهرهاند. لذا بدليل ناكارآمدي قوانين و عدم كفايت آنها در حمايت از اين قشر، مطالعه وضعيت اين زنان، مشكلات و مسائل آنان و تدقيق در مباني فقهي و اصول حمايتي از آنان و تحليل و ارزيابي قوانين موجود، جهت حمايت هرچه بيشتر از اين قشر از زنان لازم و ضروري به نظر ميرسد.
با دقت در تحقيقات صورت گرفته كه البته از نظر تعداد بسيار اندك بوده، بر نگارنده مسلم گرديد كه پژوهشي با اين عنوان بطور مستقل، تاكنون به رشته تحرير در نيامده است. تحقيقاتي كه تا به حال در اين زمينه انجام شده بيشتر پيرامون مباحث اجتماعي و روانشناسي مرتبط با موضوع ميباشد.
از سويي ديگر در پژوهش حاضر به تبيين مفاهیم بيسرپرستي و بدسرپرستي و حمايت از زنان بي سرپرست و بدسرپرست با توجه به عرف و حقوق كشور ايران پرداخته ميشود و امتياز ديگر اين تحقيق، بررسي قوانين موجود از جهت كارآمدي آنها و همچنين جامعيت و شموليت اين قوانين در خصوص حمايت از زنان بيسرپرست و بدسرپرست ميباشد و تلاش بر آن است تا در نهايت پس از شناخت خلأهاي قانوني، با بهرهگيري از منابع غني فقهي در جهت حمايت از زنان، با ارائه راهكارها و پيشنهادات، حمايت هرچه بيشتري از اين قشر افراد آسيب پذير جامعه به عمل آيد.
لازم به ذكر است كه: روش تحقيق تحليلي – توصيفي بوده و تازگي بحث و عدم تحقيقات و پژوهشهاي كافي در اين زمينه باعث كمبود منابع فقهي و حقوقي در اين خصوص گرديده بود. از طرف ديگر نبود آمار دقيق مرتبط با مسائل اين زنان، تحليل و بررسي موضوعات را سختتر ميكرد. با اين وجود، در اين پژوهش، به ابعاد فقهي و حقوقي حمايت از اين زنان پرداخته شده است.