1- ميراث فرهنگي و فرآيند ثبت آثار تاريخي ـ فرهنگي
2- تحليل رسيدگي ديوان عدالت اداري به دعاوي ابطال ثبت آثار تاريخي ـ فرهنگي
3- مباني نظري ميراث فرهنگي
4- فرآيند ثبت آثار تاريخي ـ فرهنگي
5- تحليل نظري ابطال ثبت آثار در ديوان عدالت اداري
6- تحليل ثبت آثار تاريخي ـ فرهنگي غيرمنقول در رويه قضايي ديوان عدالت اداري
7-گزيده قوانين و مقررات حوز? ميراث فرهنگي
میراث فرهنگی هر کشور، یکی از اساسیترین آرمانهای تحکیم هویت و اقتدار فرهنگی، ایجاد خلاقیت و سربلندی ملّی است. میراثی که از نسلهای گذشته به نسل حاضر انتقال یافته، حاصل کار، همت و اندیشههای مردمانی است که در طول تاریخ در این سرزمین زیستهاند. بهرهمندی از میراث گذشتگان، حفاظت و حراست از آن به منظور انتقال به آیندگان، وظیفهای ملّی و همگانی جامعه است. میراث فرهنگی زمانی ماندگار است که بتواند در اندیشه و عمل مردمان جامعه رسوخ پیدا کرده و به عنوان یک هویت جاودانه به نسلهای آینده تسری یابد.
قوانین و مقرّرات، فرهنگ لغات، دانشمندان و اساتید باستانشناسی و...، هر یک تعاریف مختلف و متعددی را برای میراث فرهنگی ارائه نمودهاند که از تمامی این تعاریف میتوان اینگونه استنباط نمود که آندسته از مواریث، میراث فرهنگی هستند که فرهنگ و عوامل فرهنگی در ساختار آنها از نقش بسزایی برخوردار باشند.
هزاران محوطه باستانشناسی بجامانده از دورههای مختلف تاریخی، دهها شهر زنده و فعال که دارای هسته مرکزی یا بافت تاریخی ارزشمند میباشند، هزاران بنا و مجموعه تاریخی واجد ارزشهای نفیس فرهنگی و تاریخی و صدها هزار قطعه اثر منقول تاریخی و فرهنگی موجود در موزهها، هنرهای اصیل سنتی با ریشههای چند صد ساله در تاریخ و فرهنگ مردمان این سرزمین و جامعهای با آداب و سنن منحصربفرد، یادگارهای گرانقدر تمدن و فرهنگ غنی، اصیل و بینظیر ایران عزیز است.
بدون تردید حفظ و صیانت این مجموعۀ بینظیر و متنوّع، وظیفۀ دولت در معنای عامّ آن و تکتک افراد جامعه میباشد و با توجه به اشتیاق روزافزون جوامع مختلف به میراث فرهنگی؛ سیاستگذاری صحیح، بهرهمندی مناسب و شناساندن مواریث فرهنگی این مرز و بوم به جهانیان میتواند؛ ضمن آنکه ملل دیگر را با آداب، رسوم، سنن و فرهنگ غنی و کهن اهالی این سرزمین آشنا میسازد، برای کشور نیز درآمدی سرشار را به ارمغان آورد. یقیناً هرگونه کوتاهی در این زمینه خسارات جبرانناپذیری را در پی خواهد داشت.
به منظور شناساندن، حفاظت، مرمت و ساماندهی این دستاوردهای تاریخی که تأثیری شگرف در حیات اجتماعی معاصر جامعه انسانی دارد، قانونگذار، ضوابط و مقرّرات متعددی را در قالب قوانین ناظر بر وظایف دولت و مردم در قبال میراث فرهنگی مقرّر نموده است.
قانون تشکیل وزارت معارف، اوقاف و صنایع مستظرفه مصوّب 1286، قانون تشکیل انجمن حفظ آثار ملّی مصوّب 1301، قانون راجع به حفظ آثار ملّی مصوّب 1309، قانون ثبت آثار ملّی مصوّب 1352، قانون تشکیل سازمان میراث فرهنگی کشور مصوّب 1364، قانون اساسنامه سازمان میراث فرهنگی کشور مصوّب 1367 و فصل نهم از کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی، از جمله مقرّرههایی هستند که در سده اخیر به منظور حفظ و صیانت از میراث فرهنگی، توسط نمایندگان مردم به تصویب رسیدهاند.
سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به واسطۀ وظایفی که قانونگذار بر عهدۀ آن نهاده و با استناد به قوانین و مقرّرات موضوعه، نسبت به ثبت آثار تاریخی ـ فرهنگی در فهرست آثار ملّی اقدام مینماید. آثار تاریخی ـ فرهنگی بنابه ماهیتشان به دستههای متعدد قابل تقسیم است. یکی از این شاخهها، آثار تاریخی ـ فرهنگی غیرمنقول میباشد که سازمان مذکور میبایست پس از بررسی، شناسایی و اخذ نظریه کارشناسان خبره و با رعایت قوانین و مقررات موضوعه نسبت به ثبت آنها در فهرست آثار ملّی اقدام مینماید.
دیوان عدالت اداری طیّ سالیان اخیر و پیرو شکایت اشخاص حقیقی و یا حقوقی حقوق خصوصی با چشمپوشی از قوانین و مقرّرات موضوعه و اصول و موازین حقوق عمومی، با استناد به نظریه شمارۀ 6076 مورخ 3/8/1361 شورای نگهبان (که در آن تنها به معیارها و موازین حقوق خصوصی اهمیت داده شده است)، عدم رعایت تشریفات شکلی قانونی مندرج در مادۀ سوم قانون راجع به حفظ آثار ملّی مصوّب سال 1309، عدم رعایت اصول ماهوی قانونی مندرج در مادۀ اول این قانون، قانون ثبت آثار ملّی مصوّب سال 1352 و قوانین تشکیل و اساسنامه سازمان میراث فرهنگی مصوّب سالهای 1364 و 1367 نسبت به ابطال تصمیمات این سازمان و خروج آثار تاریخی ـ فرهنگی غیرمنقول ثبت شده در فهرست آثار ملّی، آرای متعددی را صادر نموده است. برخی از آرای صادره، ضمن آنکه وظایف ذاتی و قانونی سازمان میراث فرهنگی را تحدید مینماید، آثار منحصربفردی را به مخاطره انداخته که هزینههای هنگفتی جهت شناسایی و ثبت آنها مصروف شده است. اجرای آرای صادره، علاوه بر تخریب و تجدید بنا توسط مالکین، مانع ارتباط نسلهای آینده با پیشینه تاریخی خود میگردند.
با صرفنظر از بحث حق اشخاص حقیقی در حفظ اموال خود و قاعدۀ «النّاس مسلّطون علی اموالهم» (حقوق خصوصی)، این آثار از گذشتگان به رسم امانت و یادگار جهت انتقال به آیندگان نزد ما نهاده شدهاند و میبایست محفوظ و مثبوب بمانند. (حقوق عمومی)
بر اساس قانون، پس از ثبت اثر، صرفاً وظیفه نگهداری و مرمت ایندسته از ابنیه بر عهده دولت است و در قبال تملّک آنها تکلیف قانونی نداشته، ضمن آنکه تملّک اینگونه آثار نیازمند منابع عظیم مالی است.
هدف از این نوشتار؛ بررسی نظریه شورای نگهبان در خصوص قانون راجع به حفظ آثار ملّی ایران مصوّب 1309 و بررسی آرایی است که از شعب مختلف دیوان عدالت اداری و با استناد به این نظریه و نیز با استناد به عدم رعایت و یا عدم ارائه دلیل در خصوص مفادّ قوانین و مقررات موضوعه از جمله قانون فوقالذّکر و قانون ثبت آثار ملّی مصوّب 1352 صادر میگردند.
اما نکات اساسی در این مقوله این است که آیا رویۀ قضایی دیوان عدالت اداری در مسأله ثبت آثار تاریخی ـ فرهنگی در فهرست آثار ملّی با اصول و موازین حقوق عمومی سازگاری دارد یا خیر؟؛ ثبت اثر تاریخی ـ فرهنگی غیرمنقول چه تأثیراتی بر حق مالکیّت مالکین خصوصی اینگونه آثار دارد؟ و علل نقض تصمیمات سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مبنی بر ثبت آثار تاریخی ـ فرهنگی غیرمنقول در فهرست آثار ملّی از جانب دیوان عدالت اداری چیست؟
این مسائل و مطالب دیگری که مستقیماً به حوزۀ میراث فرهنگی مربوط میشوند در ادامه مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرند. به این منظور، مطالب کتاب متشکل از دو فصل و چهار گفتار میباشد. میراث فرهنگی و فرآیند ثبت آثار تاریخی ـ فرهنگی و رسیدگی دیوان عدالت اداری به دعاوی ابطال ثبت آثار تاریخی ـ فرهنگی ارکان اثر حاضر را تشکیل میدهند.
برای شناخت دیدگاههای قضایی، فهرستی از آرای دیوان عدالت اداری با ذکر مآخذ در اختیار خوانندگان عزیز قرار میگیرد. به همین ترتیب اهمّ قوانین موضوعه نیز به علاقهمندان معرفی میشود.