1- نگاهي به حقوق خانواده از قاب تصوير
2- نكاح
3- شرايط صحت نكاح
4 - موارد بطلان عقد
5- شرط خيار فسخ
6- اكراه در ازدواج
7- وكالت در نكاح
8- نكاح منقطع
9- حقوق و تكاليف زوجين
زیبا بودن، دوست داشتن زیبایی و زیبا ساختن همگی از صفات الهی و روح خداوندی است که در کالبد انسان دمیده شد تا انسان همواره مظهر و پرتوی باشد از زیبایی الهی. هنر نیز بهواقع کلید شناسایی و شناسناندن زیبایی است. اگرچه تعاریف متعددی از هنر ارائه شده اما بیشک تمام این تعاریف در یک نقطه اشتراک دارند و آن "تجلی احساس و اندیشه" در هنر است. هنر و نقش آن در زندگی انسان، موضوعی نیست که احتیاج به استدلال داشته باشد. به نظر میرسد هنر در واقع مترادف کلمه زیبایی و رستگاری است که آدمی را با آزادسازی از درد و رنج به تعالی رهنمون میسازد. رسالت هنر تبیین عینی رشد و کمال برای جوامع است و از این منظر نقطه اشتراک هنر و علم مشخص میشود: تعالی بخشی انسان، بنابراین نادیده گرفتن نقش هنر در ابعاد و تحولات زندگی بشر حاکی از سادهاندیشی و نیندیشیدن در واقعیات زندگی جامعه بشری است. اگرچه در انگارههای هنر و علم تفاوت وجود دارد، اما این تفاوت هیچگاه تضاد به دنبال نداشته است. علم اندیشه میسازد و هنر به شفافسازی این اندیشه میپردازد، علم بذر آگاهی را در اختیار قرار میدهد و هنر زمین مرغوب برای کاشتن این بذر را فراهم میآورد. نمیتوا ن هنرمند بود و عالم نبود و نمیتوان عالم بود و هنر را قدر ندانست. علم با رنگ و نقش هنر ملموستر میشود.
این کتاب سعی دارد ضرورت پیوند هنر و علم را آشکار سازد و هنر را به عنوان یکی از کارآمدترین ابزارها در آسانسازی فهم و شناخت علم مورد کاوش قرار دهد. امروزه علم، جایگاهی والا یافته که بسیاری آن را فراتر از همه چیز میدانند و نسبت آن با هنر را تعجب برانگیز میدانند.
حلقه ارتباطی میان علم و هنر، درک و فهم آسان جامعه است. هنرمند و دانشمند دو واژه متفاوتاند که میتوانند در خدمت ایده یگانهای باشند؛ این ایده در واقع شناسایی و فهم آسان علم و هنر برای جامعه است.
هنر، هم اکنون متعهد به بازنمایی جهان علم نیست اما از علم برای بیان سایر دغدغههای خویش استفاده میکند. علم نیز تعهدی به حمایت از نهضتهای هنری ندارد اما در عین حال پرسشگری در هنر را تقویت میکند.
بحث سادهسازی علم، بحثی میان رشتهای است که هم علوم و هم هنر را در برمی گیرد. همانگونه که خوب نوشتن هم علم و هم هنر است، خوب بیان کردن علم نیز هم علم است و هم هنر. تعامل علم و هنر باید مبتنی بر مدلی شکل بگیرد که دافعه مفاهیم سخت و پیچیده علمی با جاذبه و زیبایی هنر تعدیل شود. نقش هنر در ارائه قالب برای بیان مسائل علمی، روشهای نوین یادگیری و آموزش و تعامل جامعه با علوم مبحث نوین و بسیار دقیقی است که در صورت عدم پردازش کارشناسانه و تخصصی میتواند مسیر دسترسی هم زمان جامعه به هنر علمی و علم هنرمندانه را با محدودیت روبرو سازد.
از دیرباز تأثیر کتاب در دگرگون سازی نگرش و شیوه برخورد با مشکلات زندگی شناخته شده است. از طریق تصویر میتوان تأثیرگذاری اثر را بیشتر کرد. اریک فروم معتقد است برای ایجاد آثار فرهنگی مطلوب میتوان به بسیاری از عوامل و ابزارها تکیه کرد که کتاب یکی از مهمترین آنهاست.از طریق کتاب میتوان عناصر جدید فرهنگی را به ذهن خواننده منتقل و ترکیب جدیدی ایجاد کرد.
انسانها همواره به هنر و زیباییهای هنری توجه داشتهاند واز آن برای پرورش و ارتقای روح انسانی بهره گرفتهاند. کارکرد "هنر" به وجودآوردن زیبایی است و زیبایی آن است که زندگانی را با معنا سازد؛ پس توجه انسان به هنر به سبب نیاز به معنا بخشیدن به زندگی است و هنر در واقع، احساسات لطیف انسان را نمایش میدهد.
نگارش متون ادبی نیز از انواع آثار هنری است که نویسنده با تعیین هدف و سبک نگارش ویژه خود سعی میکند تا میزان تأثیرگذاری اثر خود را افزایش دهد. هر چه چگونگی تنظیم یک اثر، واضحتر باشد تأثیرگذاری آن بیشتر خواهد بود. دلیل این موضوع آن است که هدف نوشتن، پیامرسانی است؛ بنابراین، هدف زمانی حاصل میشود که پیام روشن و مؤثر باشد.
این کتاب با هدف سادهسازی متون حقوقی برای عموم جامعه با همکاری خانم نازنین کیانی فرد و دوستان دیگر به رشته تحریر درآمد.