1- كليات و مفهوم شناسي
2-مفهوم شناسي
3- مفهوم حق و حقوق در لغت، فقه و اصطلاح حقوقدانان
4-تحليل و بررسي ادله مجوّزان تعدد زوجات
5-ممنوعيت چند شوهري، فرق يا تبعيض در حكم
6-اشكالها و پاسخهاي حقوقي تعدد زوجات
7-بررسي عوامل تعدد زوجات، اشكالها و پاسخ به آنها
8-قوانين برخي از كشورهاي اسلامي در مورد تعدد زوجات
9- اشكالهاي حقوقي
10-...
خلقت انسانها به صورت دو جنس متفاوت زن و مرد، اصل پيوستگي آنها را به بهترين وجه آشكار مينمايد و اساسيترين عمل تنظيم روابط ميان اين دو جنس، همان ازدواج است و اسلام چون دين فطرت است نه تنها چنين پيوستگي را تجويز كرده، بلكه در سايه آن به دنبال اهداف بلندي همچون امنيت، آسايش، محبت، ايثار و توليد نسل است.
زناشويي در قبل از ظهور اسلام، گونههاي متفاوتي داشت، گاهي به صورت چند زني و گاهي به صورت چند شوهري و در برخي مناطق به صورت كمونيسم جنسي بروز داشت؛ ولي در طول تاريخ، چند شوهري و كمونيسم جنسي[1] دوامي نيافت و تنها چند زني پايدار ماند؛ طوري كه در ميان اغلب اقوام و ملتهاي پيشين مانند قوم يهود و ملت ايران، چند همسري يك سنت به شمار ميرفت. بيشترين رواج چند همسري در ميان روستاييان و كوهنشينان بوده كه احتياج بيشتري به جمعيت و نيروي كار و دفاع داشتند و يا در ميان ملتهايي كه گرفتار جنگ و كشتارهاي بيرويه بودند كه در اثر آن تعداد زيادي از مردها از دست ميرفتند و باعث فزوني تعداد زنها بر مردها ميشد و احتياج طبيعي آنها اقتضاي تعدد زوجه بود، همچنين رسم سلاطين اين بود كه تعداد زيادي زن و كنيز را در حرمسراهاي خود داشتند.
اسلام با ظهور خود تعدد زوجه را (بر خلاف تعدد زوج) به طور كلي نسخ نكرد، بلكه آن را به چهار زن محدود و به رعايت عدالت ميان همسران مشروط دانست.
پذيرش تعدد زوجات در اسلام ايرادهايي را از سوي مسيحيان، و غربيها و برخي از مدعيان طرفدار حقوق بشر به دنبال داشت. اين اشكالها به جوامع اسلامي نيز راه يافت و برخي از نويسندگان مسلمان نيز به اين قانون معترض شدند. شدت اين شبهات در زمانهاي اخير سبب شده انديشمندان اسلامي در صدد پاسخگويي برآيند و در مواردي نظريهها يا محدوديتهايي را پيشنهاد كنند.
از جمله اعتراضاتي كه به تعدد زوجه شده، چند همسري خود پيامبر اكرم(ص)است؛ زيرا تعدد زوجه همراه شهوتراني و فزونخواهي جنسي مردان است و پيامبر اسلام كه امتش را از بيش از چهار زن نهي ميكرد چرا خودش تا نُه زن را به همسري درآورد؟
مطالعه تاريخ به ما نشان ميدهد اولين ازدواج ايشان با حضرت خديجه (س) بود كه بيش از بيست سال )تقريباً دو سوم عمر پيامبر بعد از ازدواج (طول كشيد و تنها با همان همسر زندگي كردند. بعد از وفات خديجه، ازدواجهاي پيامبر(ص) عموماً با زنان سالخورده و همسر از دست داده بود و هر ازدواجي را هم بنا بر مصلحتي انجام دادند. ازدواج با «سوده» -كه شوهرش پس از بازگشت از هجرت به حبشه از دنيا رفت- هنگامي صورت گرفت كه اگر نزد خانوادهاش كه همگي كافر بودند بر ميگشت، مورد آزار و عدم پذيرش او به سبب كفر آنها واقع ميشد. «زينب» دختر خزيمه را -كه شوهرش در جنگ احد كشته شده بود- براي حفظ شخصيت و آبروي او به همسري گرفت. با «ام سلمه» -كه همسر عبدالله و زني سالمند بود- پس از فوت شوهرش ازدواج كردند و «صفيه» - كه شوهرش در جنگ خيبر كشته شده بود و- به اسيري آورده شده بود پس از آزادي او، به همسري گرفت تا از ذلت رها شود و نيز با بنياسراييل پيوندي بر قرار گردد. «جويره» دختر رييس قبيله «بني المصطلق» بود و پس از جنگ با آنان، پيامبر او را به همسري در آورد و اين ازدواج سبب شد تا مسلمانان قبيله او را آزاد كردند و همين امر سبب مسلمان شدن آن قبيله گشت. «ميمونه» بعد از فوت شوهرش خود را به پيامبر(ص) هديه كرد. پيامبر او را آزاد نموده و به همسري درآورد. «ام حبيبه» دختر ابوسفيان، وقتي به همراه شوهرش به حبشه رفت، شوهرش نصراني شد ولي ام حبيبه به اسلام باقي ماند و پيامبر براي حفظ دينش او را به همسري در آورد. «حفصه» دختر عمر و همسر خنيس بن حذاقه كه در جنگ بدر كشته شد و او بيوه مانده بود به همسري گرفت و تنها همسرش كه باكره بود «عايشه» دختر ابوبكر بود. وقتي پيامبر اكرم(ص) با چنين زناني ازدواج كرده و آنان را بين ماندن با پيامبر و رهايي مخير نمود، نميتواند دليل فزون خواهي ايشان باشد. از برخي آيات قرآن ميتوان به پارهاي از ويژگيهاي ازدواجهاي پيامبر(ص) پي برد از جمله: 1) مسلمانان حق نداشتند با زنان پيامبر(ص) بعد از وفات ايشان ازدواج كنند.[2] 2) ايشان حق ازدواج با زني ديگر يا طلاق دادن زنان خود را نداشتند.[3] اجازه داشتن پيامبر براي ازدواج با بيش از چهار زن - همانند روزه وصال[4] و برخي احكام ديگر- از مختصات ايشان است و ساير امت از آن ممنوع هستند.[5]
با وجود اين كه مسئله تعدد زوجات از جنبههاي متفاوتي مورد نقد و بررسي و پژوهش واقع شده ولي در زمينه بررسي ايرادها و پاسخهاي آن پژوهشي صورت نگرفته است. به همين دليل، اين تحقيق با چنين رويكردي به اين موضوع پرداخته و سعي دارد طي سه بخش، ديدگاه موافقان و مخالفان چند همسري، بابهاي فقهي مربوط به تعدد زوجه و اشكالها و پاسخهاي آنها، اشكالهاي چند شوهري و علت ناپايداري آن، عوامل حقوقي تعدد زوجه و پاسخ به اشكالهاي مطرح شده در اين زمينه، قانون حمايت از خانواده در ايران در باره چند همسري از سال 1346 تا كنون و نقاط قوت وضعف آن در هر دوره، و برخي از قوانين تعدد زوجه در ساير كشورهاي اسلامي را از طريق مراجعه به كتابهاي فقيهان و مفسران و حقوقدانان و مقالات و پژوهشهاي انجام شده در اين زمينه، را مورد بررسي قرار داده و به پاسخهاي مناسبي برسد.