1- مقاله 1 (ارث زن از شوهر)
2- مقاله 2(بررسي حق حضانت فرزند از نگاه قانون مدني و فقه شيعه)
3- مقاله 3 (ولايت جد پدري)
4- مقاله 4 (موجبات سقوط ولايت قهري "قانوني")
5-مقاله 5 (بررسي فقهي و حقوقي سقط جنين)
6- مقاله 6 (كودكان متولد از رحم اجاره اي)
7- مقاله 7 (بررسي فقهي حقوقي پيرامون تغيير جنسيت )
8- مقاله 8 (همانند سازي با هدف درمان ناباروري)
9- مقاله 9 (اقسام طلاق از نظر حكم شرعي )
10
بعد از پيروزى انقلاب اسلامى با توجه به شبهات و مسائل مستحدثه و نيز ضرورتِ بحث و كنكاش دقيقى علمى، بر اين شدم كه در راستاى پاسخگويى علمى و منطقى، مباحث و مسائل مطروحه فقهى و حقوقى را در قالب مقالات علمى و دانشگاهى ارايه دهم كه بحمدالله تا الان 7 جلد از مجموعه مقالات فقهى، حقوقى، فلسفى و اجتماعى با رويكرد تازه و تطبيقى به چاپ رسيده است.
اين كتاب با عنوان «حقوق خانواده» از مجموعه مقالات فقهى ـ حقوقى است كه در بر دارنده سؤالات و گرايشهاى نوين حقوقى ـ اجتماعى در رابطه با مسايل زنان جامعه اسلامى است كه مىتوانيم از آنها، به عنوان مسايل روز حقوقى زنان نام ببريم.
لذا براى روشن شدن ذهن شما و علاقهمندان بحثهاى حقوقى، به چند نكته اساسى و كليدى، اشارهاى گذرا خواهم داشت: اول اينكه : دين مبين اسلام و شريعت منوّر محمدى(ص) منادى احياى حق و حقوق زنان، در طول تاريخ بوده و هست، هر چند كه زن در اين سير تكوينى، مظلوم واقع شده و از يكسرى حقوق حقّه خود، محروم و دور افتاده است امّا با رجوع به آموزهها و تعاليم تعالى بخش اسلام، مىتوان به حق مدّعى شد كه، اسلام زن را به كرامت ذاتى و انسانى خود، رهنمون كرد كه نص صريح قرآنى دلالت بر اين امر دارد : وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنى آدَمَ.[1]
دوم اينكه : زمانى پيامبر مكرّم اسلام، حضرت ختمى مرتبت محمّد مصطفى صلّى الله عليه و آله و سلّم، با سيره عملى ونظرى خود انقلاب فرهنگى عظيمى را در جزيره العرب به راه انداخت كه زن، نماد تيره بختى و سرافكندگى بود و در واقع، ايشان زن را در اجتماع انسانى وارد كرد تا زن و مرد، توأمآ چرخه چرخان زندگى را بر دوش گيرند.
از طرف ديگر، آن حضرت يادآور شد كه از سنتهاى جاهلى و از افكار جنسيتى اجتناب كنند و تنها تفاضل و برترى را تقط و ترس الهى، بدانند : إنَّ أكْرَمَكُم عِنْدَالله أتقاكُم.
سوم اينكه : اگر امروز، بحثهاى فمينيستى در جامعه رشد و نضج مىگيرند، عكسالعملى بيش نيست، به عبارت ديگر دليل اصلى و بارز آن، بى اعتنايى و يا كمتوجهى به حقوق زنان به معناى عامّ كلمه است، بنابراين اگر راه و چارهاى در قالب قانون و آئيننامه اجرايى انديشيده شود، هرگز در جامعه شاهدِ اين دست معضلات و يا بحرانها نخواهيم بود، چون كه اسلام براى ما الگو و اسوه قرار داده است[2] و صددرصد، مخالف مردسالارى و زن سالارى است، بلكه
مدافع ارزش سالارى است. اينجانب، در طول ساليان متمادى كه در خدمت حضرت امام (س)، به تلّمذى مشغول بودهام، سيره عملى و نظرى ايشان را در باره زن، منبعث از نصوص قرآن و احاديث پيامبر عظيمالشأن (ص) و ائمه معصومين (ع) تشخيص دادم و به عنوان مثال، مىتوانم به نامه ايشان، خطاب به گورباچف اشاره كنم كه در آن مقطع، نامه را توسط يك عالم حوزوى و يك استاد دانشگاه و يك زن مسلمان، فرستاد و اين عمل و مشى امام، گوياى خط فكرى و سياسى وى نسبت به زن بوده و هميشه تأكيد بر هميارى و همفكرى زنان در سطوح مختلف جامعه داشتند.