1- توسعه و تكامل حقوق حاكم بر سفره هاي آبي زيرزميني در حقوق داخلي و حقوق بين الملل پيش از تصويب طرح كميسيون حقوق بين الملل 2008
2- وضعيت حقوقي سفره هاي آبي زيرزميني در حقوق داخلي
3- وضعيت حقوقي سفره هاي آبي زيرزميني در حقوق بين الملل
4- مصوبات سازمان ملل متحد و ساير نهادهاي بين المللي
5- معاهدات بينالمللي و موافقت نامه هاي منطقه اي
6- عرف بين المللي
7- رويه قضايي
8- اصول كلي حقوقي
9- تحولات نظام حقوقي بهره برداري آز آبهاي زير زميني مشترك در پرتو طرح كميسيون حقوق بين الملل 2008
10- اصول مندرج در طرح كميسيون حقوق بين الملل 2008
11- مكانيسم هاي حل و فصل اختلافات و تحولات مربوط به مسئووليت ها و صلح و امنيت بين المللي
12- .....
آب به مثابه مايه حياتي است كه مسير تاريخ انسان را تحت تأثير جدي قرار داده است. فراواني آب جوامع را قادر ساخته است تا به شكوفايي و پيشرفت دست يابند و بر عكس، كمبود آب باعث شده كه جوامع دچار ركود و پسرفت شوند. هيچ شخص يا تفكري نميتواند نقش تعيين كننده آب را در سرنوشت جوامع ناديده انگارد. تمدنهاي بزرگ در حاشيه و حوزه رودخانه هاي بزرگ به وجود آمده اند.[1] از آنجا كه آب، مايه حيات و منبع اوليهاي است كه جوامع جهاني به آن متكي هستند، لذا مهمترين چالشهاي بشر از دهههاي اول تمدن بيشتر مربوط به آن بوده است.[2]
بحران آب در سطح جهاني و تلاش براي مبارزه با خشكسالي و قحطي و آثار ناشي از آن دولتها را بر آن داشته است تا نهايت تلاش خود را براي كنترل رودخانههاي مرزي و استفاده از منابع آبي زيرزميني به كار گيرند. اين مسأله زماني داراي اهميت مضاعف ميگردد كه تلاش دولتها به صورت يكجانبه و براي استفاده حداكثري از منابع مذكور به عمل آيد. بهره برداري از اين منابع و حق دولتها و اعمال حقوق حاكميتي در اين زمينه تابع حقوق بينالملل بوده و در چهارچوب قواعد عرفي و اصول كلي حقوقي مربوط به حقوق بينالملل عموميو حقوق بينالملل محيط زيست محدود گرديده است.
با وجود اینکه دو سوم سطح کره زمین را آب فرا گرفته است، اما از این میزان تنها دو و نیم در صد آب شیرین محسوب میشوند. با توجه به اینکه بخش اعظم آبهای شیرین کره زمین به شکل یخ در قطبها قراردارند از اینرو میزان آب شیرین آماده دسترسی، چیزی کمتر از یک درصد آبهای روی زمین است که از این میزان 97 درصد آبهای زیر زمینی محسوب میشوند[3]. اگرچه از گذشته های دور انسان با حفر چاه و قنات از آبهای زیرزمینی استفاده کرده است اما این استفاده از دهه 1950 میلادی در کشورهای صنعتی و از دهه 1970 در کشورهای در حال توسعه به سرعت گسترش یافته است. بطوریکه امروزه سهم آبهای زیرزمینی از تأمین مصارف آب شرب، کشاورزی و صنعتی در جهان به ترتیب 50، 40 و 20 درصد میباشد.[4]
افزایش جمعیت جهان، گسترش زمینهای کشاورزی و توسعه صنعتی و وقوع خشکسالی در برخی نقاط جهان از عوامل مهم روی آوردن دولتها به استفاده بیشتر از آبهای زیرزمینی بوده است. بهرهبرداری روز افزون از آبهای زیرزمینی و کاهش سطح استحصال از آنها در حالی صورت میگیرد که بسیاری از سفرههای زیرزمینی همچون آبهای سطحی در اطراف مرزهای دولتها قرار گرفته و میان آنها مشترک بوده و هرگونه افزایش بهرهبرداری از یک طرف مرز ممکن است طرف دیگر را با کمبود منابع آب و حتی زیانهای جبران ناپذیر به محیط زیست و اکوسیستم منطقه مواجه کند. دولتها در درون مرزهای خود برای جلوگیری از هدر دادن منابع آب زیرزمینی معمولاً اقدام به وضع قواعدی مانند محدودیت و ممنوعیت حفر چاههای جدید برای مدیریت و بهره برداری بهینه از منابع زیر زمینی مینمایند. در سطح بینالمللی نیز این سوال مطرح میشود که آیا میتوان حاکمیت یک دولت در بهرهبرداری از منابع آب زیرزمینیاش را محدود و تابع قواعدی نمود؟ پاسخ به این سئوال تا حدود زیادی به مفهوم حاکمیت و حدود آن در حقوق بینالملل و سایر قواعد حقوق بین الملل در این زمینه بستگی دارد. اصولاً نحوه استفاده از اختيارات حاكميتي همواره یکی از بحث برانگيزترين مسائل حقوق بينالملل بوده كه ريشه تاريخي طولاني دارد. مفهوم حاكميت و مسائل ناشي از آن همچون حاكميت سرزميني و تماميت ارضي و حاكميت دائميبر منابع طبیعی و اعمال آن از جمله مسائلي است كه منشأ اختلافات مرزي زیادی در جامعه بين المللی بوده و پیش بینی میشود در آینده نیزچالشهای زیادی در این خصوص گریباتگیر دولتهاخواهد بود. اكثر جنگها و منازعات و مخاصمات مسلحانه و دعاوي مطروحه در مراجع ذيصلاح بينالمللي نيز پيرامون اعمال یکجانبه حقوق حاکمیتی بوده است و بخشي از آراي ديوان بينالمللي دادگستري و مراجع حل و فصل مسالمت آميز اختلافات بينالمللي را این گونه دعاوی تشكيل ميدهد.
بر اساس حقوق بینالملل، همه ملتها از حق حاکمیت کامل بر منابع طبیعی خویش برخوردار بوده و در این راستا با توجه به محتوای مفهوم حق توسعه، از حق بهره برداری از این منابع در راستای توسعه همه جانبه جامعه خویش برخوردارند. با توجه به مفهوم توسعه پایدار، که طبق آن «انسان» به عنوان غایت توسعه تعیین شده و تعهد نسل حـاضر به نسلهای آتی را موجب میشـود، و با درک واقعیت مشتـرک بودن منابع آبی زیـرزمینی به عنوان دریـاهای پنهان در مرزی کشورها و حق حاکمیت مشترک کشورها بر این منابع و حیاتی بودن این سفرهها برای ادامه حیات، پـرسش های زیادی در خصوص نحوه استفاده از این منابع و شیوه های بهرهبرداری و میزان آن و حدود حاکمیتها بر این منابع ایجاد میشود که ضرورتهای ناشی از همبستگی اجتماعی بینالمللی در عصر حاضر پاسخهای عقلانی را برای آنها میطلبد.
بهرهبرداری و مدیریت این حوزههای مشترک آبی بایستی تابع نظام حقوقی مشخصی باشد که طرح 2008 کمیسیون حقوق بین الملل بدان پرداخته است. در چهارچوب این طرح پیشنهادی اصولی کلی معرفی گردیده و مبنای بر همکاری و تعهد متقابل دولتها گذاشته شده است. اقدامات مشترک دولتها در چهارچوب کنوانسیونهای منطقهای و کمیسیونهای مشترک مرزی و اقدامات سازمان ملل متحد و ارکان و سازمانهای تخصصی آن نیز در این زمینه حائز اهمیت می باشد. تمامی این اسناد ضمن به رسمیت شناختن حق بر توسعه و حقوق حاکمیت دولتها، اصول مشخصی را که نشان از حاکمیت و مسئوولیت مشترک دارد بر این منابع حکمفرما می دانند. در کتاب حاضر تأکید اصلی و کانون تمرکز بر روی مفهوم و اصول حاکم و همچنین نحوه بهره برداری از منابع آبی زیرزمینی مشترک میان کشورها می باشد.
نظر به اهمیت منابع حیاتی و طبیعی مشترک مابین دولتها به عنوان میراث مشترک و با توجه به بحرانهای اقتصادی و سیاسی و حقوقی موجود در عصر حاضر بر سر این منابع و بعضاً مرتبط بودن آنها با حاکمیت و امنیت ملی، ضرورت وجود یک نظام حقوقی مشترک مبتنی بر اصول منطقی و منصفانه و حاکمیت قانون برای نظاممند کردن شیوهها و میزان بهرهبرداری از این منابع مشترک انکار ناپذیر بوده و اقدامات مشترک دولتها در سطوح مختلف منطقهای و جهانی و در رأس آنها اقدامات سازمان ملل متحد و مجمع عمومی آن و دیگر نهادهای تخصصی وابسته به سازمان ملل مانند یونسکو و فائو دال بر ضرورت و اهمیت این موضوع بوده و تهیه طرح 2008 کمیسیون حقوق بینالملل در خصوص سفرههای آبی زیرزمینی مشترک میان دولتها (بین مرزی) نیز نمونهای از این فعالیتها و اقدامات مؤثر میباشد.
با توجه به جدید بودن بحث حاضر و عدم مطالعه هدفمند و منسجم تاکنون- به ویژه در ایران و حیاتی بودن این منابع برای کشور- و جنبههای ناشناخته قواعد حاکم بر بهرهبرداری از این سفرههای حیاتی مشترک، ضرورت بررسی این موضوع جهت توسعه علمی و عملی و ایجاد شفافیت و ارائه پیشنهادها و راهکارهای عملی مؤثر با تکیه بر طرح ILC احساس میشود. این تحقیق بر آن است تا ضمن شناخت این اصول و قواعد حقوقی حاکم، خلأهای قانونی موجود را بررسی کرده و در حد توان راهکارهای مفید و مؤثر را معرفی کند.
کشور ایران با حجم نیازهای بسیار بالای آبی با توجه به افزایش جمعیت و گستره کویری آن بایستی نسبت به وضع قوانین داخلی و ایجاد همکاری های منطقه ای و بین المللی در خصوص منابع آبی و به ویژه سفره های مشترک فرامرزی با همسایگان اقدام نماید و بهره برداری از این منابع به شیوه ای نظام مند را در راستای منافع ملی و سیاست های توسعه خود با ملحوظ داشتن قوانین و مقررات بین المللی قرار دهد. گزارشات کارشناسان حاکی از برداشت منابع زیرزمینی آب ایران توسط همسایگان دارد برای نمونه می توان به برداشت های ترکمنستان از حوزه های مشترک( نقشه های د و هـ در ضمیمه سه) اشاره کرد که در برخی منابع خبری به آن اشاره شده است.[5]
مطالب کتاب حاضر علاوه بر مقدمه و كلياتي تحت عنوان شناخت منابع آبي زيرزميني، اهميت سفرهها و چالشهاي فراروي آن داراي دو بخش ميباشد : بخش اول وضعيت و جايگاه سفرههاي آبي زيرزميني در ميان منابع حقوقـي را بـررسي كرده و رژيم حقوقي حـاكم بر سفرههاي آبي را در پـرتـو حقوق داخلي و اسنـاد منطقهاي و بينالمللي و معاهدات و عرف و اصول كلي حقوقي بين المللي مورد مطالعه قرار ميدهد. در بخش دوم به مطالعه تحولات نظام حقوقي بهرهبرداري در پرتو طرح كميسيون حقوق بين الملل 2008 پرداخته و مكانيزمهاي حل و فصل اختلافات و همچنين حقوق و تكاليف دولتها را بر اساس آن در مقايسه با ديگر اسناد مرتبط مورد بحث و بررسي قرار ميدهد.