1- مفهوم و مباني آزادي اجتماعات
2- تعريف و تحليل مفهوميو محتوائي آزادي اجتماعات
3- مباني آزادي اجتماعات و مقتضيات جامعه دمكراتيك
4- مسالمت آميز بودن اجتماعات
5- مفهوم مسالمت آميز بودن و پرهيز از اقدامات خشونت آميز در اجتماعات
6- منع بكارگيري بيان تنفر آميز و خودداري از سخنان خشونت زا (منع تحريك و ترغيب به خشونت)
7- عملكرد پليس و مسالمتآميز بودن اجتماعات
8- اخذ مجوز براي اجتماعات و راهپيمايي ها از منظر نظام بين المللي حقوق بشر و نظام حقوقي ايران
9- چيستي و جايگاه اخذ مجوز براي اجتماعات
10- ساز وكارهاي اعطاي مجوز براي اجتماعات
11- محدوديت هاي آزادي اجتماعات و حمايت از آن
12- ..
در جهان معاصر، دموکراسی، حقوق بشر و جامعۀ مدنی از جمله مفاهیمیهستند که هر روزه از تریبونهای مختلف بیان شده و در کتابها و گفتگوهای روزانه بسیار مورد استفاده قرار گرفته و بر زبانها جاری میشوند و این در حالی است که این امور مفاهیمیکاملاً پیچیده و درهم تنیده بوده و دارای رابطۀ ارگانیک با یکدیگر هستند. موضوعاتی که تنها در حیطۀ نظری مطرح نبوده، بلکه بایستی در حوزۀ عمل به وقوع بپیوندد. دموکراسی امروزه تنها یک نظام صوری نیست که صرفاً مبتنی بر انتخابات آزاد و مشارکت همگانی باشد، بلکه کاملاً عمق پیدا کرده و با هنجارهای حقوق بشری ارتباط دوسویه دارد؛ چه اینکه ممکن است در نظامی به صورت شکلی و صوری مؤلفههای دموکراسی رعایت شود لیکن حقوق بنیادین و آزادیهای اساسی افراد نقض شده و مورد توجه قرار نگیرد. حقوق بشر ابزاری در دست قدرتها نیست تا در جهت منافع خود از آن بهره گیرند و یا تنها به بخشی از آن عمل کنند، بلکه هنجارهایی برای آرامش و آسایش هرچه بیشتر بشر هستند که به صورت حلقههای زنجیر به یکدیگر متصل شدهاند. برای رسیدن به مفهوم جامعه مدنی بایستی امکاناتی را فراهم نمود و به لوازم آن چون انتخابات آزاد، آزادی بیان، اجتماعات و تشکیلات اعتقاد راسخ داشت، به طوری که امکان بهرهگیری از آن برای شهروندان فراهم گردد.
حق بر آزادی اجتماعات از جمله آزادیهای اساسی و بنیادین بشری است که به طور طبیعی افراد از آن بهره مند شده و اسناد بین المللی و منطقه ای حقوق بشر این آزادی را شناسایی نمودهاند. آزادی اجتماعات در زمرۀ نسل اول حقوق بشر یا همان حقوق مدنی و سیاسی است و در ادبیات مربوط به نظام بینالمللی حقوق بشر از آن به عنوان حق بر آزادی اجتماعات مسالمتآمیز یاد میشود. در بسیاری از تفاسیر کمیتۀ حقوق بشر این آزادی مبنای بهرهمندی بسیاری از حقها و آزادیهای سیاسی چون حق تعیین سرنوشت، انتخابات آزاد، آزادی بیان و تشکیلات معرفی و بر آن تأکید شده است.
از مهمترین اسناد بینالمللی و منطقهای حقوق بشر که در بردارنده حق بر آزادی اجتماعات مسالمتآمیز هستند، میتوان به این موارد اشاره کرد: اعلاميۀ جهاني حقوق بشر (مادۀ 20)، ميثاق حقوق مدني و سياسي (مادۀ 21)، كنوانسيون حقوق كودك (15)، كنوانسيون حمايت از حقوق كارگران مهاجر و خانوادۀ آنها (مادۀ 14)، كنوانسيون اروپايي حمايت از حقوق بشر و آزاديهاي بنيادين (مادۀ 11)، كنوانسيون آمريكايي حقوق بشر (مادۀ 15)، منشور آفريقايي حقوق بشر و مردم (مادۀ 11). همچنین متعاقب این اسناد بسیاری از کشورها این آزادی را در قوانین اساسی خود در زمرۀ حقوق ملت آوردهاند. به طور كلي، بحث و بررسی پیرامون آزادی اجتماعات، موضوعاتی از جمله تعریف و مبانی آزادی اجتماعات، مسالمتآمیز بودن و عدم به کارگیری خشونت، اطلاع دادن، اخذ مجوز و سازوکارهای اداری مربوط، نقش پلیس در این آزادی، وظايف و تعهدات دولتها مبني بر رعايت (احترام)[1] و نيز تضمين رعايت (احترام)[2] اين آزادي را پيش ميكشد که مطالعه، بررسي و کنکاش پیرامون هر یک از آنها به روشنتر شدن زواياي گوناگون، فهم و درك بهتر موضوع کمک شایانی خواهد نمود.
هر روزه در رسانههای سراسر جهان اخباری مبنی بر تجمعات شهروندان کشورهای مختلف منتشر میشود. تجمعات افراد از حیث موضوع مطالبه یا اعتراض شهروندان کشورهای مختلف یا ابتکاراتی که برای طرح دیدگاههای خود بکار گرفتهاند، تفاوتهای خاص خود را دارد و لیکن اشتراکاتی میان همۀ این تجمعات میتوان یافت ازجمله اینکه در اکثر این تجمعات شهروندان با گرد هم آمدن در صدد انتقال پیامی به حاکمیت یا دیگر شهروندان هستند و معمولاً نیز پیامهای انتقادی مدنظر است؛ هرچند در برخی مواقع تجمعاتی نیز با هدف حمایت از حاکمیت و احیاناً اعتراض به دولتهای خارجی و یا مواردی از این قبیل برگزار میشود. با توجه به این موضوع و اینکه آزادی اجتماعات مبنای بهرهمندی از بسیاری حقوق و آزادیهاست و در دهههای اخیر نیز رواج گستردهای یافته و از آن به عنوان ابزاری صلحآمیز در بیان خواسته استفاده شده است، نقش ویژه و اساسی در نظام بینالملل حقوق بشر دارد. به عبارت بهتر این آزادی هم به لحاظ نقش و تأثیری که در تحقق بسیاری از حقوق و آزادیها داشته و هم به جهت اهمیتی که خود به عنوان یک حق بشری دارد، امروزه از جایگاه ویژه و پراهمیتی در عرصۀ بینالملل برخوردار است.
از حیث رویهای نیز بحث از آزادی اجتماعات واجد اهمیت است. در رویۀ کمیتۀ حقوق بشر ملل متحد به عنوان مرجع نظارتی میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، نکات تفسیری مهمیدر خصوص هریک از آزادی بیان، حق بر تجمعات مسالمتآمیز یا ایجاد انجمن و تشکل مردم نهاد ارائه شده است، لیکن این کمیته تاکنون درقالب نظریههای تفسیری عام خود که مفاد آن ملاک ارزیابیهای بعدی کمیته در مورد عملکرد هر کشور متعهد به میثاق قرار میگیرد، نظریه تفسیری مستقلی در مورد حق بر برگزاری یا مشارکت در تجمعات مسالمتآمیز یا حق ایجاد انجمن و نهاد مردمنهاد ارائه نکرده است. این موضوع ضعفی بزرگ و خلأ حقوقی شگرفی را ایجاد کرده که تشتت آرا در کشورهای عضو در زمینه آزادی اجتماعات را به دنبال داشته است. در حقوق داخلی نیز اصل 27 قانون اساسی جمهوری اسلامیایران آزادی اجتماعات را به عنوان یکی از حقهای ملت برشمرده و قانون فعالیت احزاب و آئیننامۀ آن نیز چند مادۀای به آزادی اجتماعات اختصاص داده است، ولی خلأ حقوقی در مورد این آزادی بسیار بوده و این امر باعث مشکلات فراوان در مورد این آزادی و تشتت در آرای کمیسیون مادۀ 10 احزاب شده است.
در این کتاب در فصل نخست به كليات مربوط به آزادي اجتماعات از جمله تعریف این آزادی از مناظر مختلف، برداشتها و معاني گوناگون آن پرداخته شده و مفهوم و مبانی آزادی اجتماعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
فصل دوم به بحث و بررسی مسالمتآمیز بودن اجتماعات و عناصر سازندۀ آن و همچنین مواردی که این قید مهم را برهم میزند، اختصاص دارد و در آن راجع به عدم حمل سلاح، بیان تنفرآمیز، عدم خشونت، نقش اساسی پلیس در مسالمت آمیز بودن اجتماعات و اصولی که این نیرو جهت کنترل اجتماعات خشن بکار میگیرد و نحوه برخورد با چنین اجتماعاتی بحث و بررسی خواهد شد.
در فصل سوم چالش برانگیزترین موضوعات از جمله اخذ مجوز برای اجتماعات و سازوکارهای اجرائی مربوط به این امر بررسی شده است و موضوع اخذ مجوز، اطلاع دادن و نیز نحوه برخورد پلیس با اجتماعات بدون مجوز بررسی شده است. همچنین به سازوکارهای اجرائی شدن این آزادی، کمیسیون مادۀ 10 احزاب و چالشهای پیرامون این نهاد پرداخته شده است.
در فصل چهارم به محدوديتها و موانع آزادي اجتماعات از جمله محدوديتهاي مربوط به نظم عمومي، امنيت ملي، بهداشت عمومي، اخلاق عمومي، حقها و آزاديهاي ديگران و اصول حاکم بر اعمال این محدودیتها اشاره شده و نیز به حمایتهای لازم از این آزادی چه در عرصه بینالمللی و چه در عرصۀ داخلی پرداخته شده است. در این فصل، نقض این آزادی و روشهای جبران آن و حمایت از خسارتدیدگان نیز مورد توجه است.