1 ـ قاعده الاجاره احد معايش العباد
2 ـ قاعدة حرمت اخذ اجرت بر واجبات
3 ـ قاعدة حرمت اعانه بر اثم و عدوان
4 ـ قاعدة لاتُعاد
5 ـ قاعدة المؤمنون عند شروطهم
در دنياى كنونى، پايههاى بنيادين علوم از اهميت بسزايى برخوردارند. يكى از اين علوم، رشته فقه به عنوان شاخهاى از علوم اسلامى است كه سراسر زندگى دينى انسان را از بدو تولد تا به هنگام مرگ فرا مىگيرد و از اين روى است كه جهت تحقق هر چه بيشتر اين علم بايستى به فراگيرى ديگر علوم مرتبط از جمله علم قواعد فقه پرداخت.
قواعد فقه زير بناى فقه و حقوق اسلامى را تشكيل مىدهد كه با شناخت آن، دانشجويان توانايى بالايى پيدا مىكنند تا در فقه و حقوق اسلامى، بينش قابل توجهى داشته باشند كه اين امر در جهت رسيدن به مرحله استنباط ودرك مسائل فقهى داراى اهميت فوق العادهاى است و نيز به آموختههاى آنان نظم خاصى بخشيده و دايره قدرت استدلال و تجزيه و تحليل فقهى و حقوقى شان را وسعت مىدهد.
از سوى ديگر شناخت دقيق قواعد مهم و بنيادين فقه، تربيت حقوقدانان صاحب رأى، قانونگذاران متبحّر و بالا رفتن طراز علمى جامعه را در ابعاد تخصصى فقه و حقوق براى پاسخگويى به سئوالات مرتبط، در پى خواهد داشت.
لذا بر آن شديم كه در مجموعهاى دو جلدى نظريات و نوشتههاى بىبديل مؤلف و استاد معظّم حضرت آيت الله سيد محمد موسوى بُجنورى (دام ظلّه) ـ فرزند خلفِ مؤلف نامدار القواعد الفقهيه آيت الله العظمى سيد ميرزا حسن بُجنوردى (قدس سره) ـ را منعكس كرده و در حدّ وسع خويش از عطش فزاينده جامعه فقهى و حقوقى كشورمان كاسته و پاسخى مناسب و در خور شأن صاحبان علم و معرفت ارائه دهيم.