اطلاعات کتاب
۱۰%
موجود
products
قیمت کتاب چاپی:
۲۴۰۰۰۰۰ريال
تعداد مشاهده:
۲۰۴۶






درآمدی بر جغرافیای جنایی

دسته بندی: علوم جنايي - جرم شناسي

شابک: ۹۷۸۶۰۰۱۹۳۰۹۸۰

سال چاپ:۱۴۰۴/۰۶/۱۷

۱۷۲ صفحه - وزيري (شوميز) - چاپ ۳
قیمت کتاب الکترونیک: ۱۲۰۰۰۰۰ريال
تخفیف:۱۰ درصد
قیمت نهایی: ۱۰۸۰۰۰۰ ريال

توجه


برای خرید بیش از دو جلد از یک عنوان کتاب‌ چاپی مجد و یا امجد، تخفیف 15 درصد اعمال می‌شود. تعداد را در سبد خرید اضافه کنید.
با خرید هر کتاب الکترونیک مجد، یک کد فعال سازی ساخته و ارائه می‌گردد. چنانچه برای استفاده در دستگاه‌های دیگر، به چند کد نیاز دارید، خرید‌های مجدد از هر کتاب مشمول 50 درصد درصد تخفیف خواهد شد.
کتاب‌های الکترونیکی مجد دارای امکانات یادداشت‌نویسی، علامت‌گذاری و جستجوی پیشرفته است و فقط در سیستم ویندوز رایانه یا لپ‌تاب قابل استفاده می‌باشد.


1. مطالعات جغرافیای جنایی: مفاهیم و روش‌ها  
2. تعریف و مرزهای جغرافیای جنایی و جرم‌شناسی 
3. رابطه جغرافیای جنایی با حقوق کیفری و جامعه‌شناسی جنایی
4. جغرافیای جنایی و سیاستگذاری جنایی 
5. مکان و کانون‌های جرم‌خیز: از خیابان تا حاشیه‌نشینی  
6. محلات اقلیت‌نشین و مناطق مرزی به مثابه کانون جرم  
7. تأثیر مهاجرت بر جغرافیای جرم و بزهکاری  
8. توسعه شهری و تأثیر آن بر الگوی جرائم 
9. آمارهای جنایی و نقشه‌برداری جغرافیایی جرائم  
10. روش‌شناسی تحقیق در جغرافیای جنایی  
11. تحلیل فضایی جرم: رویکرد ترکیبی و زاویه‌بندی 
12. تحلیل همبستگی و تحلیل فرصت‌های جرم
13. نقشه‌های جرم: نقطه‌ای، موضوعی و ترکیبی  
14. نرم‌افزارها و روش‌های گرافیکی در تحلیل جغرافیای جنایی  
15. تاریخچه مطالعات جغرافیای جنایی: از هرودت تا مکتب شیکاگو  
16. نظریه همبستگی قهری جرم و تراکم جمعیت  
17. الگوی جرم و فرصت بزهکاری در جغرافیای جنایی 
18. نظریه پنجره‌های شکسته و پیشگیری محیطی (CPTED) 
19. فضاهای مقاوم در برابر جرم: طراحی و کاربرد  
20. بومشناسی جنایی مکتب شیکاگو و تأثیر آن بر جغرافیای جنایی

الف: تذکری جدی و مهم:


1)به‌طورکلی معتقدیم که کتاب‌ها نوشته نمی‌شوند تا بازگوکننده یا راوی و ناقل مواضع و عقایدِ نگارنده‌گان‌شان باشند. به باور ما در اغلب کتاب‌ها فقط در لابه‌لای برخی مطالب است که نگارنده/نگارنده‌گان می‌توانند مستقیماً و بی‌پرده عقاید خود را نمایان سازند. این تجربه و حقیقتی تاریخی است. ترس از سانسور و یا عدم‌اعطای ممیزی و مجوز برای چاپ و نشر در همۀ جوامع یکی از مستندات قطعی و نام آشنا در این زمینه است. ما همیشه چنین دغدغه‌ای داشته و عموماً در حجاب و لفافه روی به بازنماییِ کنه و بنهِ عقاید و دریافت‌های درونیِ خود آورده‌ایم.


به بهانۀ چاپ سوم کتاب فرصت را مغتنم شمرده و با عبارتی رسا و شفاف بانگ‌برمی‌آریم که ما این کتابِ جغرافیای جنایی را ننوشته‌ایم که بگوئیم چیزی یا حقیقتی بنام جغرافیای جنایی/جرم‌شناسی جغرافیایی/جامعه‌گراییِ جناییِ مکان‌مند/جامعه‌شناسی جنایی/روش‌شناسیِ جناییِ مکانی-محیطی و امثالهم به‌مثابۀ یک حقیقتِ طبیعی در متن، حاشیه یا جوارِ تعاملات اجتماعی و نه جامعه‌پرستانه-جامعه‌مدارانۀ آدمیان وجود دارد. موضعِ ما درخصوص اغلب چیزهایی که علم/علوم انسانی-اجتماعی/قواعد اجتماعی/اصول مهندسیِ جناییِ محیطی و امثالهم نامیده شده‌اند از ابتدا این بوده و خواهد بود. غرض اصلی این است که با بحث در چنین حوزۀ شناخته‌شده‌ای فرصت پیدا کنیم و به بازنمایی چنین حقیقت‌هایی کمک کنیم که معنا و فلسفۀ رابطۀ انسان و محیط و به‌عبارت‌بهتر، نظام هستی و طبیعتِ پیرامون این نیست که در جوامع با ساختارهای سیاسی و بروکراتیک‌شان رایج شده است. همچنین، انسان هم برای تسلط بر طبیعت خلق نشده و هرگز برترین موجود در صحنه و پهنای آن نیست. طبیعتِ پیرامون آن‌قدر که به حیواناتِ غیرانسانی تعلق دارد، متعلق به و در انحصار آدمیان نبوده و هرگز هم‌چنین نخواهد بود. ضمن‌آنکه، ما معتقدیم در وضعِ ثبوتی نظام هستی و طبیعت پیرامون هیچ نقصی ندارد. انرژی‌های تشکیل‌دهنده و قوام‌بخش جهانِ طبیعیِ اطراف مان مسیر و قواعد خاص خود را داشته و عموماً مفاهیمی هم مثل«جرم برخاسته از طبیعت»، «جرم‌خیزیِ خود طبیعت» و امثالهم به مراتب بی‌معناتر و نادرست‌تر از موجودیتِ جعلیِ مفاهیمی چون جرم و انحراف در جوامع انسانی است؛آنهم افعالِ منحرفانه‌ای که غالباً قوانین و مقرراتِ بی‌مایه و تصنعی و طبیعت‌ستیز عهده‌دار تبویب و تنصیص و تصویرپردازیِ جامعه‌پسند آنها شده‌اند. همین‌بسکه هیچ‌کدام از این مفاهیم به مانند موجودیتِ خود جامعه دارای اعتبار و اصالتی طبیعت‌مدارانه نبوده و حتی در ستیز با آن هستند. پس ما به مطالعه و بحث در این حوزه‌ها می‌پردازیم تا نشان دهیم عمق انحرافات فکری-بینشی در جوار مسائلی چون رابطۀ انسان و محیط و معنای عوامل محیطیِ انحرافات انسانی در متون و خوانش فوق تا کجاست. این غرضی است که ما در مطالعات و تحقیقات‌مان رهسپارِ آنیم و خود را در جستجوی آن فقط و فقط پایبند به قوانین و حقایقِ نظام هستی و طبیعت می‌دانیم، نه نهاده‌ای جعلیِ برخاسته از هویتِ جعلی‌تر و بزرگ‌تری بنام جامعه!!!


2)به‌منظور هم‌راستاییِ عیان‌تر با هدف فوق، و در راستای بازنماییِ شفاف‌تر اغراض مسطور و مستور در بطن مطالبِ مختلف این کتاب و خصوصاً در قسمت‌هایی که روی به بیانِ نقطه‌نظرات و مواضعِ تصدیقی-ابتکاریِ خودمان آورده‌ایم، به‌جهت حفظ هارمونیِ نگارشی-ادبی مباحث دست به اصلاح، حذف، تتمیم و تکمیل برخی از مطالب زده و برخی دیگر را به‌کل وانهاده‌ایم.بنابراین، پیش‌بینی می‌کنیم چنین اصلاحاتی در این کتاب که بیش از یک دهه از عمر و تولد آن می‌گذرد و با این حال هنوز شوربختانه اولین و تنها کتابِ مدون در نظام دانشگاهی ایران در حوزۀ موضوع خود است بیشتر کمک کرده و مخاطبان را در خوانش علمی و فلسفیِ معقول و مشهود(قلبی) از رابطۀ انسان و طبیعت به نحوی مطلوب‌تر یاری رساند.


ب: تأنی و معانی در حوزۀ رابطۀ انسان و محیط


1)این‌طور نیست که هرچه می‌بینیم یا می‌شنویم لزوماً حقیقتی طبیعی و امری واقع باشد. این‌گونه نیست که چون الان تصور می‌کنیم ما و شما در این مکان-یعنی فضایی مملؤ از وجود و خلأِ توأمان که بنا به هر دلیلی مکاننامیده شده- قرار داریم و ایستاده‌ایم، لزوماً به این معنی نیست که ما واقعاً از هر نظر و با همۀ انرژی‌ها و حقایقِ وجودی‌مان در چنان وضعی قرار داریم. انسان همان‌قدر که موجوددر یک نقطه/مکان به نظر می‌آید، به همان میزان وضعِ وجودی‌اش در جهات مختلفی قابلِ نفی و استحاله در معانی و مفاهیمی مکان‌گریز و بُعدستیز است. درک و فهمیدن این مفاهیم/حقایق است که به ما در خوانشِ صحیح‌تر از خودمان، جهان‌مان، نیازها، توقعات و به‌طورکلی چیستی و چراییِ هستی‌مان و طبیعتی که در دامانِ آن شناوریم، کمک خواهد کرد.


2)به خلاف رویکردهای دینی و اخلاقیِ رایج به‌هیچ‌عنوان بنا نیست که جهان و طبیعتِ پیرامون اتفاق یا منبع یا فرصتی باشد کاملاً مطیع و در خدمتِ انسان! آدمیان فقط جزئی کوچک از این صحنه‌اند و نباید فراتر ازآنچه اقتضای زیستِ حیوانی-اجتماعیِ آن‌هاست، سعی در نفوذ و دخالت در حریمِ آن داشته باشند. با این بینش است که ما نوعاً با اندیشه‌های ترقی‌طلبانه-توسعه‌طلبانه، آنگاه‌که در مواجهه با بن‌بست‌های محیطی مطرح می‌شوند و در کمالِ تعرض‌خواهیِ‌های غیرطبیعی علیه طبیعت از«مصیبت‌بودگیِ» استعدادها، وقایع و منابع طبیعی سخن می‌گویند، مخالفت عمیق داریم. این تفکرات به انسان‌ها بهانه داده که بیش از پیش در نظام طبیعت دخالت کرده و ذهنیتِ بهره‌ورانه بر آن را بر هر بینش و واقعۀ دیگری ترجیح دهند. انسان هیچ حقی و صلاحیتی ندارد که به خود اجازه دهد مثلاً منابعِ طبیعیِ پیرامون را موهبت(فرصت) یا مصیبت و عامل دشواری بداند. حضورِ خود انسان‌ها در حریمِ نظام طبیعیِ پیرامونخود یک مشکل بزرگ و نسبتاً غیرطبیعی است که بایستی بیش از آن پندارها سعی در درک و فهم شهودی-شعوریِ آن داشت.


3)جغرافیا-بطورکلی-، شرایط اقلیمی و منابعِ طبیعیِ پیرامون ما به جهات مختلفی مورد تعرضِ آدمیان قرار گرفته است که بیرحمانه به طرق مختلفی عرصه را بر دیگر حیوانات تنگ و سخت ساخته‌اند. محیط همان‌قدر که با انسان در ارتباط است، با دیگرگونه‌های حیوانی و گیاهی و حتی جمادات نیز چنین است. یکی از مسائلی که انتظار می‌رفته در تاریخ مطالعات ناظر به«امر جنایی» یا «علم به امر/امورِ جنایی» لااقل در حدِ یک طرح مسئله بیشتر موردتوجهِ تحلیل‌گران و مدعیان قرار می‌گرفت،همین«متجاوزانه و غیرطبیعی بودن» نوع بهره‌برداری‌های بی‌رویه و افراطیِ آدمیان و جوامع‌شان از منابع طبیعی و دست‌کاری در نظمِ وحشیِ حاکم بر آنهاست که به کل انسان‌ها را حتی در فهمِ بیرونی‌ترین لایه‌های شخصیت/خصلت‌های حیوانیِ ذاتیِ خود مهجور و محجور و پُر از محظور ساخته است. آری! این فرایندها به باورِ ما حدی دهشتناک از وقایع و امور جنایی‌اند که باید به طرز جدی‌تری در آنها تأمل نمود؛ نظر و نظاره‌ای فراتر از خردباوری‌های تصنعی و صوری و اذعان به لزومِ اشراق‌گراییِ شهودی در خوانش و تصویرسازی از طبیعت و به‌طورکلی عالمِ هستی!


4)اگر فکر کنیم وجودِ وصفِ جنایی در عبارت«جغرافیای جنایی»-آنگونه که در ایران و نسبتاً در جهانِ معاصر در اغلب حوزه‌ها و زمینه‌های که علمِ انسانی و اجتماعی نامیده شده‌اند، رایج و مصطلح است-لزوماً یا منحصراً فضای سخن و گفتگو را به سمت مسائلی چون واکاویِ«جرم‌نامی‌هایِ متداول» در مواجهه با طبیعت و محیط می‌کشاند یا اموری چون پیشگیری از انحرافات رفتاری علیه طبیعت در کانون توجه است، سخت در اشتباه بوده و مقصد و مقصود را به‌آسانی گم خواهیم کرد. در تنویر بهترِ مدلولِ کلام همین‌بسکه وصف یا واژۀ جنایی آنگاه که در تعاقب و تأخمبا دیگر معانی استعمال می‌شود، قبل از اینکه ربطی به مقولاتی چون جرم‌شناسی‌های رایج در جوامع داشته باشد، ابتدابه‌ساکن به یکسری حقایقِ پیشینی در درکِ فضای بحث و مسأله اشاره دارد که جنایی‌بودنِ آنها نه مبتنی بر آن جهات یا تعابیربلکه برخاسته از این بینش-شهود است که«هرآنچه موجب خروج از مدار قوانینِ طبیعت و مسلماتِ ناانسان‌وارۀ نظام هستی گردد، به‌مثابۀ مفهومی کلان و قدرتمند که در بستری انضمامیمنحرفانه و طبیعت‌ستیزانه تلقی خواهد شد، وجهی و معنایی جنایی خواهد یافت». به‌واقع، در آثار و مطالعات‌مان منظوری غیرِجرم‌شناختی و غیرحقوقی در استعمال وصف جنایی داشته و ظهور و سقوط آن را هرگز در دامنِ حقوق و مسائل کیفری به نظاره نمی‌نشینیم! این وجهِ وصفی خود ابزاری ساده‌ساز در دسترس و رویکردِ ما برای انتقال آموزش‌محورِ پاره ای اوصافِ دیگر است.


5)انسانبه‌یقینمحتمل است که روزی صحنۀ هستی را ترک گوید، اما طبیعت و انرژی‌های طبیعیِ شناور در محیطِ اطراف مانا و پایا بوده و هستند. خودخالق و صاحبِ خودند و بس! البته نه در آن معنایی که برخی فلاسفۀ منفی‌بافِ به‌ظاهر طبیعت‌گرا/طبیعت دوست عنوان کرده‌اند. در خوانش از جهانِ هستی اگر این مفروضۀ طبیعی را در مغز و قلب داشته باشیم، به‌احتمال‌زیاد از عمقِ جهالت، ابهامات و سرگشتگی‌هایمان اندکی کاسته خواهد شد. فهمِ اموری بیش از این‌چنینمسائلی به‌حکم طبیعت در قلمرو و سیطرۀ عقلِ ناقصِ آدمی قرار نگرفته است. لذا نباید در هیچ حوزه‌ای لزوماً به دنبال فهمِ کامل و درکِ همه‌چیزآن‌هم در فضای توجه به«هستی/هست‌بودگیِ طبیعی‌ِ آنها» باشیم، چون انسانِ عقل‌زده به‌ماهوانسان ذاتاً نمی‌تواند مدعی تجهیز به چنین زمینه/تخیل یا فرصتی باشد. ولی خوب، در دنیایِ امکان، تنها قطعیتِ موجود همین احتمال و ممکن‌بودگی‌هاست. پس احتمالاً با ما موافق و هم‌نظرید که....!!!!


6)این کتاب نوشته شده تا دعوتی به بازنگری در بسیاری از مفاهیم در حوزۀ امر جنایی و چیزهایی که در ادبیاتی نارسا علم/علوم جناییِ مکان‌گرا-جغرافی‌سنجانه نامیده شده‌اند، باشد. بسیارند مکان‌ها و فضاهایِ خارج از جغرافیا! مکانِ غیرِمکان‌مندبه‌یقین در وضعِ کنونیِ دانش بشری چیزی قابل‌تصور است. اغلب مباحث و خصوصاً نظریات-یعنی فرضیه‌هایی که عموماً قرن‌هاست در ایران و جهان به غلط نظریه نامیده شده‌اند- مطرح‌شده در این کتاب از هیچ نظر مورد تأیید و تصدیق نگارنده‌گان نبوده و بیان‌شان صرفاً جنبۀ مباحثه و آموزش دارد. همین‌طور است بسیاری از منقولات و معقولاتِ بحث‌شدۀ دیگر در سراسرِ آن. شاید توانسته باشیم تمام مقصد و مقصودمان را از تألیف چنین کتابی، بعد از حدود یک دهه از چاپ اول آن در همین پیشگفتار چاپ کنونی بیان و معرفی سازیم. امیدواریم در صورت علاقه‌مندی به همسفری با این کتاب در طول مسیر به شما خوش بگذرد.