اطلاعات کتاب
۱۰%
موجود
products
قیمت کتاب چاپی:
۳۹۰۰۰۰۰ريال
تعداد مشاهده:
۲۰۲۷






دفاع مشروع و پیشگیری وضعی

دسته بندی: حقوق جزاي عمومي - حقوق جزاي عمومي

شابک: ۹۷۸۶۰۰۱۹۳۱۸۲۶

سال چاپ:۱۴۰۳/۱۰/۰۳

۲۷۶ صفحه - وزيري (شوميز) - چاپ ۲
قیمت کتاب الکترونیک: ۱۹۵۰۰۰۰ريال
تخفیف:۱۰ درصد
قیمت نهایی: ۱۷۵۵۰۰۰ ريال

توجه


برای خرید بیش از دو جلد از یک عنوان کتاب‌ چاپی مجد و یا امجد، تخفیف 15 درصد اعمال می‌شود. تعداد را در سبد خرید اضافه کنید.
با خرید هر کتاب الکترونیک مجد، یک کد فعال سازی ساخته و ارائه می‌گردد. چنانچه برای استفاده در دستگاه‌های دیگر، به چند کد نیاز دارید، خرید‌های مجدد از هر کتاب مشمول 50 درصد درصد تخفیف خواهد شد.
کتاب‌های الکترونیکی مجد دارای امکانات یادداشت‌نویسی، علامت‌گذاری و جستجوی پیشرفته است و فقط در سیستم ویندوز رایانه یا لپ‌تاب قابل استفاده می‌باشد.


1- همگرايي دفاع مشروع و پيشگيري وضعي در مفهوم و حق مدار بودن
2- واگرايي در مباني دفاع مشروع و پيشگيري وضعي
3- واگرايي در شيوهها و شگردهاي دفاع مشروع و پيشگيري وضعي
4- واگرايي در شرايط و اركان دفاع مشروع و پيشگيري وضعي
5- واگرايي در بار اثبات شرايط و آثار دفاع مشروع و پيشگيري وضعي

تاریخ حقوق کیفری با نقش بزه­دیده در وقوع عمل مجرمانه و نیز نقش او در دعاوی کیفری آشنا است. بزه­دیده از بدو تولد حقوق کیفری نقش عمده­ای در دعاوی کیفری ایفا می­کرده، و در واقع به تنهایی بازیگر نیمی از این صحنه بوده است. به عبارت دیگر، سناریوی جرم، عمری به قدمت تاریخ بشر دارد. در این سناریو، بزهکار و بزه­دیده بازیگران آن به شمار می­ٱیند که نقش اول و اصلی آن بر عهده بزهکار است و بزه­دیده نقش دوم را ایفا می­کند.


جهت بررسی و مطالعه­ی رفتار بزه­دیده و نحوه­ی تأثیر گذاری وی بر ارتکاب جرم، علم بزه­دیده شناسی مطرح شد. اصطلاح بزه­دیده شناسی یکی از مفاهیمی است که درباره­ی معنای آن میان دانشمندان علوم اجتماعی از جمله جرم­شناسان، جامعه­شناسان و روان­شناسان همواره بحث می­شود. خاستگاه این مباحثه­ها اغلب به این اختلاف نظر اساسی باز می­گردد که چه کسی برای نخستین بار این اصطلاح را به کار برده و چه معنایی از آن در نظر داشته است؟ در این میان، از آنجا که جرم­شناسان بیشترین سهم را در رواج دادن این اصطلاح به منزله یک حوزه مطالعاتی خاص داشته­اند، نظر غالب این است که اصطلاح مذکور در اصل به حوزه­ی مطالعاتی خاصی برای بررسی رابطه میان قربانی جرم و بزهکاران باز می­گردد.


بسیاری از جرم­شناسان از جمله عزت فتّاح، فون هنتیگ را بنیانگذار بزه­دیده شناسی نوین می­دانند و کتاب وی را منشور بزه­دیده شناسی به حساب می­آورند. بنابراین بزه­دیده شناسی علمی، تقریباً هفتاد سال پس از پیدایش جرم­شناسی علمی (با انتشار کتاب انسان بزهکار لومبروزو در سال 1876) در نیمه قرن بیستم به وجود آمد.[1]


بزه­دیده شناسی شاخه­ای از جرم شناسی به شمار می­رود. بزه­دیده شناسی به هر مسأله­ای که مربوط به بزه­دیده باشد، توجه می­کند: شخصیت بزه­دیده، ویژگی­های زیست شناختی، روان شناختی و اخلاقی او، مشخصه­های اجتماعی و فرهنگی­اش، روابطش با بزهکار و بالاخره مشارکتش در وقوع جرم.


پس از تأسیس و تبیین اصطلاح بزه­دیده شناسی، این مفهوم در دو شکل بزه­دیده شناسی اولیه و ثانویه مطرح شد. بزه­دیده شناسی اولیه به مطالعه­ی ویژگی­ها و نقش بزه­دیده در تکوین جرم و نیز رابطه قربانی جرم با بزهکار می­پردازد. و در حقیقت بزه­دیده شناسی اولیه شاخه­ای از جرم­شناسی علت شناسانه است که در آن نقش بزه­دیده در وقوع جرم به عنوان یکی از علل و عوامل ارتکاب جرم از سوی بزهکار، بررسی و در کنار سایر علل و عوامل جرم زا قرار می­گیرد. در مقابل، بزه­دیده شناسی پیشگیرانه به عنوان شاخه­ای از جرم شناسی پیشگیرانه، شیوه­های پیشگیری از بزه­دیدگی را بررسی و مطالعه می­کند. بزه­دیده شناسی حمایتی نیز، نوعی از بزه­دیده شناسی است که در اثر تحول و توسعه بزه­دیده شناسی اولیّه به وجود آمده است که دغدغه­ی آن، بهتر ساختن سرنوشت بزه­دیده با ارائه­ی کمک، حمایت­های مادی و معنوی و جبران خسارت­های وی می­باشد.


برخی[2] بزه­دیده شناسی اولیه را در دو بعد بزه­دیده شناسی علت شناسانه و بزه­دیده شناسی پیشگیرانه، مطالعه می­کنند. بزه­دیده شناسی علت شناسانه حاکی از تأثیر نقش بزه­دیده درکنار سایر عوامل جرم­زا است. به عبارت دیگر، این نوع از بزه­دیده شناسی از این امر صحبت می­کند که گاهی اوقات جرائمی که ارتکاب می­یابد در نتیجه نوع رفتار و عملکردی است که از سوی بزه­دیده نسبت به متهم تحقق یافته است.[3] برای مثال، در بیان علل قتل­های احساسی موارد مختلفی ذکر شده است که از جمله این موراد به تأثیر رفتار بزه­دیده بر بزهکار این گونه جرائم باز می­گردد. این تأثیر گاهی اوقات به شکل تحقیر بزهکار توسط بزه­دیده است و گاهی در نتیجه­ی فرایند وحشت یا ترس از عمل یا رفتار بزه­دیده است که بزهکار مرتکب این قتل شهوانی می­گردد.


در بحث مربوط به جرایم مسبوق به رفتار و کردار مجنی علیه می­توان بحث دیگری را مطرح کرد و آن دفاع مشروع است. در دفاع مشروع، همانند قتل مبنی بر رفتار بزه­دیده، یک نوع فرایند تحقیر شدن وجود دارد و شاید به همین جهت قانونگذار دفاع مشروع را تحت شرایطی پذیرفته است. در مسأله دفاع مشروع علاوه بر فرایند تحقیر، ترس و غیره نیز وجود دارد. وحشت زدگی و غافلگیری عناصری هستند که در اقدام به دفاع مشروع خلاصه می­شوند. بحثی که مطرح شد، مصداق­ها و نمودهایش در حقوق جزا وجود دارد و در قالب تأسیس خاصی مثل دفاع مشروع نمود پیدا کرده است.


اگر تأثیر بزه­دیده یک مسیر دو سویه تلقی شود، در یک سمت آن نقش بزه­دیده در ارتکاب جرایم مطرح می­شود که یکی از عوامل ایجاد نهاد حقوقی دفاع مشروع، به مباحث این سمت مربوط است. در سمت دیگر، به بررسی نقش بزه­دیده در پیشگیری از جرم می­پردازد و مباحثی که در این قسمت مطرح می­شود باعث ایجاد نهاد پیشگیری وضعی در عالم جرم­شناسی گردیده است.


مندرجات کتاب حاضر در قالب پاسخ گویی به یک سؤالی بود که برای نگارنده مطرح گردید. این سؤال بدین شرح است: از اَعمال مالکینی که به منظور حفاظت از املاک، اقدام به تعبیه­ی وسایل و ابزارهای خطرناک، چون کابل برق می­نمایند، در زیر مجموعه­ی کدام مباحث باید صحبت کرد. آیا به تبعیت از برخی نویسندگان حقوقی و قضات باید از این مسأله در زیر مجموعه­ی مباحث اطلاق مالکیت یاد کرد؟ و یا براساس دیدگاه غالب، این مسأله نیز به نوعی باید در ذیل مباحث دفاع مشروع بحث شود؟ و یا اینکه بر خلاف نظریات رایج، باید این موضوع در جایی دیگر طرح گردد؟


دغدغه­ی نگارنده برای پاسخگویی به این سؤال، در شکل و قالب فعلی و به صورت کتاب حاضر به ثمر نشست.


کمال مطلوب این بود تا با بررسی عمیق و دقیق ماهیت و مبنای مثال مطروحه در قالب سؤال فوق و تطبیق آن با اصول و محدودیت­های قاعده­ی اطلاق مالکیت از یک سو و مبانی، شیوه­ها، کیفیات و آثار ناشی از مصادیق دفاع مشروع از سوی دیگر، سؤال مذکور در حد امکان بی­پاسخ نماند. اما، علی رغم تلاش فراوان به دلیل عدم دسترسی کافی به آراء و رویه­ی قضایی موجود در این زمینه، امکان تکمیل مباحث به گونه­ای دلخواه در این کتاب میسور نگردید.


کتاب حاضر برای تبیین و تفسیر مثال مزبور در سؤال فوق، به دنبال قاعده­ای جدا از دیدگاه قائلین به اطلاق مالکیت و یا معتقدین به پیاده کردن قواعد دفاع مشروع می­باشد. بابی که از آن به عنوان دیدگاه جدید و مخالف نظر حقوقدانان و نویسندگان، برای حل سؤال صحبت خواهد شد، بحث جدیدی در جرم­شناسی تحت عنوان پیشگیری وضعی است.


اگر چه هر دو نهاد حقوقی و جرم­شناسی دفاع مشروع و پیشگیری وضعی به نوعی مندرج شده در مباحث بزه­دیده شناسی علمی هستند، اما در مورد دفاع مشروع، با توجه به سابقه­ی طولانی که در طول تاریخ حقوق کیفری به خود اختصاص داده است و قانونگذاری که در خصوص این نهاد در حقوق کشورهای مختلف به عمل آمده، کاملاً طبیعی و بدیهی است که مبانی، شیوه­ها، آثار و به ویژه کیفیات و شرایط مربوط به آن برای اشخاص قابل درک و فهم باشد. در مقابل، نهاد پیشگیری وضعی به عنوان نهادی نوپا در عالم جرم­شناسی محسوب می­شود و همانند دفاع مشروع نه از تاریخی به قدمت حقوق کیفری برخوردار است و نه در این مورد قانونگذاری صورت پذیرفته است. لذا به تبع این عمر کوتاه و عدم قانونگذاری، کاملاً روشن و مبرهن است که آگاهی و شناخت کامل نسبت به تمامی ابعاد، آثار و کیفیات و شرایط آن وجود نداشته باشد. به همین سبب، گاهی اوقات مصادیقی از باب پیشگیری وضعی مطرح می­گردد که به لحاظ عدم شناخت وافی و جامع نسبت به ابعاد، شیوه­ها و کیفیات پیشگیری وضعی، امکان درک آن به شکل کامل وجود نداشته و نتیجتاً باعث طرح این مصادیق در ذیل مباحثی می­گردد که ممکن است تا حدودی از تشابهاتی با پیشگیری وضعی برخوردار باشند.


مقصود از مصداق مورد نظر در جمله­ی فوق، همان مثالی است که در ابتدای سخن در قالب سؤالی طرح گردید؛ یعنی مثال مربوط به تعبیه­ی کابل برق جهت حفاظت از املاک توسط مالکین. به نظر می­رسد، مثال فوق با توجه به فلسفه و شگردهایی که برای پیشگیری وضعی لحاظ شده است، با قواعد این نهاد جرم­شناسی تطابق داشته باشد. با این وجود، برخی از نویسندگان حقوقی و قضات عالی رتبه در حقوق ایران، انگلستان و فرانسه به لحاظ عدم شناخت کافی نسبت به نهاد پیشگیری وضعی، از این مصداق در ذیل مباحث اطلاق مالکیت و در اغلب موارد در ذیل مباحث دفاع مشروع یاد

نموده­اند.


خلط مصادیق پیشگیری وضعی با اصول قاعده­ی اطلاق مالکیت و یا شرایط و کیفیات دفاع مشروع، منجر به اجرای بی­عدالتی در سیستم عدالت کیفری گردیده است. این بی­عدالتی در نوع جنایت مورد حکم توسط دادگاه­ها نمود و جلوه پیدا می­کند. به عبارت دیگر، هنگامی که به سبب تعبیه­ی کابل برق در حفاظت از املاک، خساراتی به شخص سارق وارد گردد، معتقدین به اطلاق مالکیت، براساس  شرایط و ضوابط قاعده­ی مشهور «الناس مسلّطون علی اموالهم» رأی بر برائت مالک صادر می­کنند. مشابه چنین رأیی در دیوان عالی کشور فرانسه مشاهده می­شود. از سوی دیگر و در غالب موارد، نویسندگان حقوقی و قضات محترم بری دانستن مالک را به هر جهت، خلاف اصول عدالت می­پندارند. به همین سبب، در پی یافتن قاعده­ای برآمدند تا به طریق آن، بی­عدالتی موجود در حق بزه­دیده رفع گردد. از آنجا که مصداق مزبور را تا حدودی با مبانی، اصول و شرایط دفاع مشروع هماهنگ دانسته، از این مصداق در ذیل مباحث دفاع مشروع یاد نمودند و بر این امر اعتقاد یافتند که مالک در اتخاذ و تعبیه­ی کابل برق به عنوان وسیله­ی حفاظتی، رعایت اصول و شرایط دفاع مشروع، به ویژه شرط تناسب در دفاع را ننموده و بدین لحاظ منجر به محکومیت مالک به جنایت عمدی

می­گردد. مشابه نظر فوق نیز، در آراء صادره از دادگاه­های ایران و انگلستان مشاهده می­شود.


هر چند تلاش هر یک از دو دیدگاه فوق در راستای تحقق همه جانبه­ی عدالت در سیستم کیفری صورت پذیرفته است؛ اما به نظر می­رسد، با اعمال هیچ یک از این دو دیدگاه، عدالت در سیستم کیفری به نحو مطلوب اجرا نگردد. بی­عدالتی موجود، ضرورت هدایت دو دیدگاه فوق را به مسیری معتدل­تر و متوازن­تر، ضمن عنایت به ارزش­ها و نقاط مثبت و الهام بخش آن­ها، آشکارمی­سازد. با توجه به دو دیدگاه فوق و نیز از طریق مقایسه­ی آن­ها با نهاد پیشگیری وضعی و اصول و ضوابط آن، می­توان به جستجوی ساز و کاری میانه و منطقی در حل پرونده­­ی مربوط به مثال فوق پرداخت و بدین ترتیب به یک راه حل عادلانه نائل گشت. به نظر می­رسد، با بهره­گیری از اصول و قواعد فقهی و قواعد حقوق بشری، ضمن توجه به اصول و فلسفه­ی پیشگیری وضعی و سپس دریافت شرایط و کیفیات خاص و منحصر به فرد پیشگیری وضعی، بتوان این هدف را محقق ساخت.  


لذا در این کتاب تلاش می­گردد تا ضمن تحلیل دقیق و همه جانبه­ی دو نهادحقوقی و جرم­شناسی دفاع مشروع و پیشگیری وضعی، به نقاط اشتراک این دو که باعث خلط در مصادیق گردیده، پی برده شود. در گام دوم، به بررسی مرزهای متفاوت از حیث مبانی و شگردها و شیوه­های دو نهاد پرداخته می­شود. در مرحله­ی بعد، مسأله­ی اطلاق یا مقید بودن قلمرو پیشگیری وضعی، به بحث گذاشته می­شود. در این مرحله سعی شده ضمن انتقاد به نظریه­ی معتقدین اطلاق پیشگیری وضعی و با لحاظ برخی اصول فقهی و حقوق بشری و به ویژه فلسفه­ی پیشگیری وضعی، به کیفیات و شرایط منحصر به فرد و خاص برای پیشگیری وضعی نائل گشت. شرایطی که کاملاً این نهاد را از مباحث دفاع مشروع متمایز و خارج می­سازد. در نهایت سعی می­شود با توجه به کیفیات و شرایط خاص پیشگیری وضعی، در مسیر صدور یک حکم عادلانه، حکمی متمایز از برائت و یا محکومیت به جنایت عمدی گام برداشته شود. زیرا اهمیت وافر و بی‌بدیل عدل و داد بر همگان واضح و مبرهن است و از قدیم الایام تحقق عدالت، بهترین آرزوی هیأت اجتماعیه است.