اطلاعات کتاب
۱۰%
موجود
products
قیمت کتاب چاپی:
۳۱۰۰۰۰۰ريال
تعداد مشاهده:
۶۹۴






بزه دیده شناسی «نقش بزه دیده در ارتکاب جرم و تعیین کیفر»

پدیدآوران:
دسته بندی: علوم جنايي - بزهكاري و بزه ديده شناسي

شابک: ۹۷۸۶۰۰۱۹۳۱۸۹۵

سال چاپ:۱۳۹۳/۰۴/۲۳

۲۲۴ صفحه - وزيري (شوميز) - چاپ ۱
قیمت کتاب الکترونیک: ۱۵۵۰۰۰۰ريال
تخفیف:۱۰ درصد
قیمت نهایی: ۱۳۹۵۰۰۰ ريال

توجه


برای خرید بیش از دو جلد از یک عنوان کتاب‌ چاپی مجد و یا امجد، تخفیف 15 درصد اعمال می‌شود. تعداد را در سبد خرید اضافه کنید.
با خرید هر کتاب الکترونیک مجد، یک کد فعال سازی ساخته و ارائه می‌گردد. چنانچه برای استفاده در دستگاه‌های دیگر، به چند کد نیاز دارید، خرید‌های مجدد از هر کتاب مشمول 50 درصد درصد تخفیف خواهد شد.
کتاب‌های الکترونیکی مجد دارای امکانات یادداشت‌نویسی، علامت‌گذاری و جستجوی پیشرفته است و فقط در سیستم ویندوز رایانه یا لپ‌تاب قابل استفاده می‌باشد.


1- تاثير يافته هاي بزه ديده شناسي علمي در جرايم مستوجب حد
2- تاثير يافته هاي بزه ديده شناسي علمي در جرايم مستوجب قصاص و ديه
3- تاثير يافته هاي بزه ديده شناسي علمي در جرايم مستوجب تعزير
4- تاثير يافته هاي بزه ديده شناسي علمي در تخفيف مجازات بزهكار

در تاریخ حقوق کیفری، ابتدا پدیده جنایی و ماده اصلی تشکیل­­دهنده یک پرونده کیفری، یعنی ارتکاب آن از سوی مجرم مورد توجه بود. در این راستا، مطالعه علل و عوامل جرم­زا، اوضاع و احوال حاکم بر ارتکاب جرم، انگیزه جرم و شخصیت مجرم به فراموشی سپرده می­شد. نارسایی شیوه­های واکنش اجتماعی علیه پدیده مجرمانه، زمینه ظهور دانش جدیدی را درباره علت­شناسی جرائم پدید­ آورد و تحول عظیمی در تاریخ حقوق کیفری رخ داد.


 با تولد جرم­شناسی علمی و ظهور مکتب تحققی، مطالعات آن حول محور بزهکار و شخصیت وی قرار گرفت و بزهکار به عنوان مباشر جرم به گرانیگاه حقوق کیفری تبدیل شد. در این راستا، حقوق کیفری که از سوی برخی جرم­­شناسان به برخورد انتزاعی با پدیده جنایی متهم شده بود، تا حدود زیادی از حالت ذهن­گرایانه و انتزاعی خارج شد و تحت تأثیر مطالعات و دستاوردهای جرم­شناسی در برخورد با پدیده جنایی جنبه عینی و واقعی پیدا کرد. 


کم­تر از نیم­ سده پس از تولد جرم­شناسی، عده­ای از جرم­شناسان که در مقام حل معمای بزهکاری و علت­شناسی جرم بودند، مطالعات خود را بر کنش­گر دیگر جرم، یعنی «بزه­­دیده»[1] که در فرایند عدالت کیفری فراموش شده بود متمرکز کردند تا سهم، نقش و شخصیت وی را درتکوین جرم مشخص نمایند.[2] نتیجه این تحولات عمیق، تولد رشته جدیدی با عنوان بزه­­دیده­شناسی[3] بود. بدین­ ترتیب، می­توان گفت که بزه­­دیده­شناسی رشته­ای است که با انتقاد از ماهیت سنتی بزهکار­­مدارِ جرم­­شناسی متولد شد.


مارک آنسل در کتاب «دفاع اجتماعی»، ضمن بررسی تحولات نوین حقوق جزایی با اشاره به پیدایش بزه­دیده­شناسی می­نویسد: «یکی از ویژگی­های تحولات جدید علوم جنایی این است که پس از ملحوظ داشتن عمل مجرمانه و سپس شخص مجرم، توجه خود را معطوف به زیان­دیده از جرم (بزه­دیده) می­نماید. این تحول موجب ایجاد رشته مطالعاتی جدید به­نام «بزه­­دیده­شناسی» شده که بزه­دیده را همانند مجرم مطالعه می­کند.»[4]


هرچند بزه­دیده­­شناسی در ابتدا از رشته­های فرعی جرم­شناسی محسوب می­شد، اما مطالعه پیشینه بزه­­دیده­شناسی نشان می­دهد که این رشته نوپا در طول بیش از نیم سده با انتشار مقالات و کتاب­های ارزنده و نشست­های بین­المللی رشد چشم­گیری داشته است، به­ طوری­که در حال حاضر می­توان از آن به عنوان یک رشته مستقل در علوم جنایی یاد کرد.


در این­جا باید به این موضوع اشاره کرد که بزه­دیده­شناسی به عنوان شاخه­ای از جرم­شناسی اساساً ـ اگر­چه نه به صورت انحصاری ـ به قربانی­شناسی کیفری یعنی مطالعه بزه­دیدگان اعمال مجرمانه علاقه­مند است. بزه­دیده­شناسی در صورت قطع پیوندهای خود با جرم­شناسی و گسترش حوزه تحقیق خود به اشکال متعدد و قابل تصور از قربانی واقع شدن، چیزی به ­دست نخواهد آورد و گریز از آن، رشته جوان و در حال گسترش بزه­دیده­شناسی را با خطرات واقعی مواجه می­سازد. اگر بزه­دیده­شناسی زمینه و حوزه عمل خود را به قربانی­شناسی به مفهوم عام و کلی گسترش دهد، دقت و ظرافت خود را از دست خواهد داد و خطر از دست دادن ویژگی علمی را می­پذیرد.[5] پس، به­رغم این­که بزه­دیده­شناسی رشته­ای مستقل محسوب می­شود، اما باید ارتباط خود با جرم­شناسی را حفظ نماید.              


در تعریف بزه­دیده­شناسی، شادروان دکتر کی­نیا معتقد است: «بزه­­دیده­شناسی یا مجنی­­علیه­شناسی و یا شناخت مجنی­علیه، شاخه جدیدی از جرم­شناسی است که به بررسی قربانی مستقیم جرم می­پردازد. بنا­بر­این، شناخت بزه­دیده و آن­چه مربوط به او می­شود، موضوع این دانش نوین است. در این دانش، شخصیت، صفات زیستی، روانی، اختلال و خصوصیات اجتماعی و فرهنگی بزه­دیده وسهم او در تکوین جرم و رابطه­اش با مجرم مورد بررسی قرار می­گیرد.»[6]


نخستین رویکرد علمی به بزه­دیدگان نیز در کتاب هانس فون­ هنتیگ[7] تحت عنوان «بزهکار و قربانی او» که در سال 1948 منتشر شد، مطرح گردید. وی به شدت از ماهیت مجرم­مدارِ جرم­شناسی انتقاد کرد و معتقد بود، قربانی مستقیم جرم صرفاً یک کنش­گر منفعل نیست.[8] الگوی این گرایش از بزه­دیده­شناسی از مسائل مربوط به علت­شناسی جرم و نقش بزه­دیده در اعمال و رفتار مجرمانه تشکیل می­شود.


بزه­دیده می­تواند با شتاب بخشیدن به فرایند ارتکاب جرم، نقش مهمی در تکوین جرم داشته باشد. به نحوی­که عزت عبدالفتاح، تقصیر برخی بزه­دیدگان را از بزهکاران بیش­تر می­داند و عقیده دارد: برخی از این بزه­دیدگان، نمی­خواهند مورد حمایت قانون قرار گیرند. سهل­انگاری، بی­احتیاطی و عدم مراقبت آنان شیوه­ای است که اهمیت اوضاع و احوال ارتکاب جرم و عوامل تحریک­کننده را روشن نموده و ارتباط تنگاتنگ برخی جرایم را با اوضاع و احوال ارتکاب آن­ها را نشان می­دهد.[9]


به هر­حال پژوهش­های انجام شده در قلمرو بزه­دیده­شناسی علمی (نخستین) نشان می­دهد که رفتار و گفتار بزه­دیده می­تواند در ایجاد زمینه­های ارتکاب جرم مؤثر باشد و به عنوان عامل محرک به ارتکاب جرم سرعت ببخشد. همچنین، انتخاب فرد بزه­دیده توسط بزهکار می­تواند ناشی از آشنایی و رابطه قبلی آن دو باشد.


بزه­دیده­شناسی به دو رویکردِ بزه­دیده­شناسی علمی و حمایتی قابل تقسیم است. رویکرد نخست در بزه­دیده­­شناسی که بزه­دیده­شناسی­ علمی یا قربانی­شناسی­ کیفری نامیده می شود، میدان جدیدی از مطالعات جرم­شناسی است که می­توان با استفاده از آن، بسیاری از تحقیقات را با محوریت این رویکرد به انجام رساند. «آشکار ساختن جرایمی که گزارش نمی­شوند»، «آشکار ساختن ارقام سیاه جرم»،[10] «تبیین نقش بزه­­دیدگان در ارتکاب جرم»، «پرده­برداری از فرایند تکرار بزه­دیده واقع شدن»، «ارائه اطلاعاتی در مورد عواملی که موجب فرایند بزه­­دیده واقع شدن می­شود» و «بررسی تأثیر جرم بر بزه­­دیدگان» از مهم­ترین نتایج تحقیقات و پیمایش­های انجام شده با موضوع قربانی­شناسی­کیفری است.[11]


بدین ترتیب، بزه­دیده­شناسی علمی را می­توان این­گونه تعریف کرد: «شاخه­ای از بزه­دیده­شناسی است که به مطالعه نقش و سهم بزه­­دیده در ارتکاب جرم اختصاص دارد که در آن به شخصیت بزه­دیده و خصوصیات روانی، اجتماعی و زیستی او،[12] رابطه وی با بزهکار و سرانجام نقش و سهم قربانی جرم در تکوین بزه ارتکابی می­پردازد.» این رویکرد به بزه­دیده می­تواند منجر­ به سرزنش و مقصر اِنگاشتن وی در ارتکاب جرم شود.


در چارچوب این تفکر جرم­شناختی، از اواخر دهه 1950 پژوهش­های زیادی که موضوع آن­ها بررسی بزه­­دیده­شناسانه بعضی جرایم در دورنمای پویا، یعنی فرایند گذر از اندیشه به عمل مجرمانه، در آمریکا انجام شد. مطالعات ماروین ولفگانگ درباره قتل در 1985، امیر ـ بزه­دیده­شناس غربی ـ در مورد تجاوز به عنف در فیلادلفیا در 1967 و 1971، کرتیس در خصوص جرایم­ خشونت­آمیز در 1974 و فتاح راجع به ارتکاب قتل به منظور سرقت دقیقاً با این دورنما انجام شده است.[13]


مطالعه تعامل بزهکار و بزه­­دیده در فرایند ارتکاب جرم و به ­دنبال آن، طبقه­بندی بزه­­دیدگان (بزه­دیده اتفاقی، بزه­دیده بالقوه یا پنهان، بزه­دیده خاص و بزهکار ـ بزه­­دیده)، نقش و سهم بزه­دیده در پیشگیری از جرم و سرانجام طبقه­بندی جرایم بر اساس معیار بزه­­دیده از مهم­ترین محورهای مطالعاتی و دستاوردهای بزه­­دیده­شناسی علمی محسوب می­شود.[14]  


علت­شناسی بزهکاری ممکن است از علت­شناسی بزه­دیدگی عبور کند. در این راستا، بزه­دیده می­تواند عامل مؤثری در ارتکاب جرم و الهام بخش اندیشه مجرمانه باشد. بدین­ترتیب، بزه­دیده می­تواند نقش مهمی در فرایند­ جنایی بازی کند، چرا که علاوه بر تسریع فرایند گذر از اندیشه به عمل مجرمانه از طریق تحریک، ترغیب، اغوا و ... بزهکار، ممکن است به خاطر خصوصیات آسیب­شناختی، فرصت و مناسبت ارتکاب عمل را به عنوان آماج­هایی مناسب برای بزهکاران بالقوه فراهم نماید.[15]


همچنین، جرایم همواره ناشی از عوامل محیطی یا شخصی مربوط به مرتکب نیستند، بلکه عوامل وضعی مرتبط با بزه­دیده یا آماج جرم که در چارچوب وضعیت یا موقعیت ما قبل بزهکاری موضوعیت پیدا می­کند، ممکن است ارتکاب جرم و گذر از اندیشه به عمل مجرمانه[16] را برای بزهکاران بالقوه که انگیزه کافی برای ارتکاب جرم دارند، تسهیل نماید. بنابراین، بزه­­دیده درچارچوب عوامل وضعی یا موجود در آستانه ارتکاب جرم مطالعه می­شود. این قلمرو مطالعاتی به نقش سرزنش­آمیز بزه­­دیده در فرایند ارتکاب جرم از نظر علت­شناسانه توجه می­کند.


بدین­سان، در میان عواملی که در وضعیت پیش­ جنایی زمینه­ساز تحقق جرم هستند، مطالعه بزه­­دیده، استعدادهای بالقوه وی برای بزه­دیده واقع شدن، روابط او با مجرم و تأثیر عملکرد وی در ارتکاب جرم، مانند رفتار و گفتار تحریک­آمیز، افق تازه­ای را در مطالعات جرم­شناسی گشوده است.


در خصوص جلوه­های بزه­دیده­شناسی علمی در حقوق کیفری و قوانین کشورها می­توان گفت که یافته­های این حوزه، امکان تعیین مسؤولیت کیفری بزهکار را از لحاظ عینی فراهم می­کند. از این رو، قانون­گذاران کشورهای مختلف، قوانین خود را همگام با تحولات بزه­دیده­شناسی تدوین نموده و نقش بزه­دیده را در ارتکاب جرم و تأثیر آن در عدم حمایت از او در قالب تخفیف مجازات بزهکار یا جبران نشدن خسارات وارده بر بزه­دیده لحاظ می نمایند.


در حقوق ایران نیز می­توان بند پ ماده 38 قانون مجازات اسلامی را که در مقام فردی کردن قضایی مجازات­های تعزیری است، جلوه­ای از بزه­دیده شناسی علمی، محسوب نمود. زیرا رفتار و گفتار تحریک­آمیز بزه­دیده می­تواند در تخفیف یا تبدیل مجازات بزهکار مؤثر باشد. بازتاب آموزه­های بزه­دیده­شناسی ­علمی در حدود، قصاص و دیات نیز که دارای مجازات­های ثابتی و معینی هستند، به عنوان نمونه در سرقت مستوجب حد، قتل در فراش و عدم حمایت از بزه­دیده مقصر در قالب کاهش یا عدم پرداخت دیه قابل ارزیابی است. در این رویکرد، رویه قضایی ایران نیز قابل بررسی است. با مطالعه آراء دادگاه­ها مشخص می­شود که قضات تا چه میزان به مبانی بزه­دیده­شناسی علمی در قانون مجازات اسلامی توجه نموده و آن را در آراء خود لحاظ می­نمایند.  


در خصوص رویکرد دوم بزه­دیده­شناسی (بزه­دیده­شناسی حمایت محور) می­توان گفت که به موازات تحولات علمی، شاخه دیگری از بزه­دیده­شناسی ایجاد شد که از آن به عنوان جنبش سیاسی و اجتماعی بزه­دیده­شناسی یاد می­شود. بدین ­ترتیب، با فعالیت­های جنبش­های فمینیستی و انتقادات آن­ها از سرزنش بزه­دیدگان به خصوص در جرایم جنسی، بزه­دیده­شناسی ­حمایتی متولد شد. از این رو، امروزه بزه­­دیده­شناسی که در آغاز به مطالعه نقش و سهم بزه­­دیده در رویداد جنایی می­پرداخت، با تأکید بر رسمیت یافتن حقوق مشخصی برای بزه­دیدگان، حمایت همه جانبه از آنان را دنبال می­کند.[17] رویکرد دوم یا بزه­دیده­شناسی حمایتی بر این اندیشه استوار است که جامعه با مرکزیت نظام عدالت کیفری باید در تمام سطوح سیاست­گذاری جنایی (تقنینی، قضایی، اجرایی) توجه به حقوق مادی و معنوی بزه­دیده را مدّ نظر قرار دهد و طی تدابیر برنامه­ریزی شده، موقعیت حقوقی بزه­­دیده در فرایند­ کیفری مورد توجه قرار گیرد و نیازهای بایسته وی مرتفع شود.[18]


توجیه حمایت از بزه­­­دیدگان توسط هر یک از صاحب­نظران علوم جنایی به شیوه­ای خاص و از منظری متفاوت صورت پذیرفته است. بعضی بر جنبه­های ارزشی حمایت از بزه­دیدگان درجامعه تأکید کرده­اند.[19] عده­ای دیگر، نیز رشد روز­ افزون بزهکاری در چند دهه اخیر و ناتوانی و قصور دولت­ها در تأمین امنیت جامعه را منشأ اولیه تکوین جنبش جدید و ارائه طرح حمایت از بزه­دیدگان معرفی کرده­اند.[20]


حمایت از بزه­­دیده، خواه در قالب حمایت­های قانونی و خواه در قالب حمایت­های مادی و معنوی، سبب می­شود تا وی با بازیافتن اقتدار خویش و جبران ضعف­ها و رهایی از انزوا و افسردگی اجتماعی از موقعیت مشابه موقعیت قبلی که از وی بزه­دیده­ای بالقوه ساخته بود، خارج شود و نیز با کاستن از آسیب­های روحی او خطر انتقام و ارتکاب جرم را کاهش دهد.[21]


پرسش­های مهمی که در این کتاب بررسی خواهند شد این است که آیا قانون­گذار ایران از یافته­های بزه­دیده­شناسی علمی، از جمله تعامل بزه­دیده و بزهکار، رفتار و گفتار تحریک­آمیز بزه­دیده، ویژگی­های زیستی، اخلاقی و روانی بزه­دیده در جرایم دارای کیفرِ حد، قصاص، دیه و تعزیر را با شناخت، پذیرفته است؟ آیا قانون مجازات اسلامی نقش بزه­دیده در فرایند کیفردهی را مورد توجه قرار داده است؟ و در نهایت رویه قضایی در قبال اعمال بند پ ماده 38 قانون مجازات اسلامی 1392 چگونه است؟


اهمیت نقش بزه­دیده به عنوان یکی از کنش­گران اصلی ارتکاب عمل مجرمانه می­تواند موجب درک و فهم بهتر و تحلیل قوی­تری از فرایند ارتکاب جرم شود. برای شناخت دقیق و همه جانبه جرم باید کلیه عوامل مؤثر در وقوع عمل مجرمانه مورد بررسی قرار گیرند. به ­عبارت­ دیگر، برای مطالعه کامل و علمی جرم، باید در کنار بررسی بزهکار، به بزه­دیده و وضعیت پیش­جنایی نیز پرداخته شود، زیرا جرم و علت­های وقوع آن مانند حلقه­های متصل به یکدیگر می­باشند که بزه­دیده نیز یکی از این حلقه­ها است. از این رو می توان گفت که:


1- خاستگاه توجه به نقش­ بزه­دیده در ارتکاب جرم رشته جدیدی از جرم­شناسی به نام «بزه­دیده­شناسی علمی» است و از آن­جا که بزه­دیده­شناسی از سابقه زیادی برخوردار نیست، تبعاً موضوعات پیرامون آن نیز از غنا و قدمت درخور توجهی برخوردار نیستند و مطالعه بیش­تری را می­طلبد.


2- برآورد سیاست جنایی، تقنینی و قضایی ایران به لحاظ یافته­های بزه­دیده­شناسی علمی در توجه به جرم­انگاری در قوانین جزایی، نقش آن در پیش­بینی راهکارهایی که موجب اجرای سیاست فردی کردن مجازات­ها و تخفیف مجازات بزهکارانی شود که بزه­دیده در ارتکاب جرایم توسط آنان نقش مؤثری داشته است و جایگاه آن در رویه قضایی و نحوه اعمال آن­ها در دادگاه­ها، نشان­دهنده ضرورت نگارش این کتاب است.


قانون­گذاران کشورهای مختلف از جمله ایران در بعضی موارد به جلوه­های مطالعات بزه­دیده­شناسی علمی در قوانین جزایی پرداخته­اند. با این حال، مطالعه مستقلی در این خصوص در کشور ما صورت نگرفته است. مطالعه مبانی بزه­دیده­شناسی علمی در قالب قانون مجازات اسلامی، در کنار مطالعه چگونگی برخورد دادگاه­ها با نقش بزه­دیده، مانند رفتار و گفتار تحریک­آمیز وی در ارتکاب جرم از نوآوری­های این پژوهش محسوب می­شود.


همچنین، اهدافی که کتاب حاضر دنبال می­کند بررسی جایگاه بزه­دیده­شناسی علمی در قانون مجازات اسلامی ایران، تحلیل آراء دادگاه­ها از دیدگاه بزه­دیده­شناسانه، پیشنهاد الگوی مناسب جهت توجه بیش­تر به بزه­دیده­شناسی علمی و کاربرد آن در راستای تدوین قوانین جدید و رویه قضایی دادگاه­ها است.


در این کتاب ضمن استفاده از حدود 200 منبع؛ از مطالعات میدانی هم استفاده شده است. بعلاوه در این پژوهش به ­دلیل نگاه کاربردی به موضوع، شیوه میدانی نیز به­کار برده شده است و در طول حدود دو ماه، صد پرونده در دادگاه­های شهر مشهد که بیش­تر مربوط به سال­های 1388 تا 1391 می­باشند، مطالعه شده است. محقق در این رابطه در دادگاه­های کیفری حاضر شده و پس از مطالعه پرونده­های مورد نظر، آراء صادره را نیز از پرونده­ها استخراج و مورد تحلیل قرار داده است.            


قوانین کیفری ایران با تأثیرپذیری از حقوق عرفی و منابع فقهی و تحولات کیفری، به موضوع بزه­دیده درقالب حدود، قصاص، دیات و تعزیرات پرداخته است. از این رو، در گام نخست، جرایم شرعی و سپس جرایم مستوجب تعزیر از دیدگاه بزه­دیده شناسی علمی در قانون مجازات اسلامی 1392 و در کنار آن، قانون مجازات اسلامی 1370 در قالب کلیات، حدود، قصاص، دیات و «کتاب پنجم تعزیرات و مجازات­های بازدارنده 1375» - به صورت تطبیقی - مورد بررسی قرار خواهند گرفت.


بدین­­سان، سعی بر آن داریم تا در این کتاب، به نقش و جایگاه بزه­دیده در ارتکاب جرم، تأثیر آن در امکان تخفیف مجازات بزهکار و به نحوه برخورد دادگاه­ها با این موضوع بپردازیم.


کتاب حاضر در دو بخش تنظیم شده و هر بخش نیز شامل دو فصل است. بخش اول با عنوان «آموزه­های بزه­دیده­شناسی علمی در جرایم دارای کیفر حد، قصاص و دیه» است که شامل دو فصل می­باشد. فصل اول، تأثیر یافته­های بزه­دیده­شناسی علمی در جرایم مستوجب حد و فصل دوم، تأثیر یافته­های بزه­دیده­شناسی علمی در جرایم مستوجب قصاص و دیه را بیان می­کند. مباحثی که در این دو فصل بررسی می­شوند عبارت­اند از: نقش بزه­دیده در ارتکاب جرم زنا، قذف، سرقت، جرایم مستوجب قصاص و دیه. اما از آن­جا که از یک طرف، در بعضی موارد، جرایمی که زیر عنوان تعزیرات قرار می­گیرند، بازدارنده می­باشند و از طرف دیگر، در قانون مجازات اسلامی 1392 نیز عنوان مجازات­های بازدارنده حذف شده است، بخش دوم تحت عنوان «آموزه­های بزه­دیده­شناسی علمی در جرایم دارای کیفر تعزیر» در دو فصلِ تأثیر یافته­های بزه­دیده­شناسی علمی در جرایم مستوجب تعزیر و تأثیر یافته­های بزه­دیده­شناسی علمی در تخفیف مجازات بزهکار مورد مطالعه قرار خواهد گرفت. مباحثی که در این دو فصل نیز بررسی می­شوند عبارتند از: نقش بزه­دیده در جرایم علیه اشخاص، اموال، امنیت کشور و عفت و اخلاق عمومی و در نهایت شتاب­دهندگی بزه­دیده در فرایند جنایی و کیفیات مخففه قضایی از دیدگاه نقش بزه­دیده در تحریک بزهکار.


از آن­جا که کتاب مذکور بزه­دیده­شناسی علمی را در قالب قانون مجازات اسلامی مورد تحلیل قرار داده است، لذا علت تقسیم­­بندی آن به دو بخش مذکور آن است که از یک طرف، جرایمی که مستوجب حدود، قصاص و دیات می­باشند دارای نقاط مشترک زیادی هستند و قانون مجازات اسلامی نیز بر این اساس نگارش شده است. از طرف دیگر، جلوه­های بزه­دیده­شناسی علمی نیز در این دسته از جرایم تا حدودی با جرایم مستوجب تعزیر متفاوت است.


همچنین، دادگاه­ها نیز ممکن است نقش بزه­دیده را در ارتکاب جرم در نظر بگیرند و طبق سیاست فردی کردن مجازات­ها هنگام صدور حکم کیفری و تعیین مجازات بزهکار، به شخصیت بزه­دیده و اوضاع و احوال زمان ارتکاب جرم، اعمال، رفتار و گفتار تحریک آمیز وی و ... توجه نمایند، در میزان مجازات جرم ارتکابی تخفیف قائل شوند. لذا به مناسبت بُعد قضاییِ پژوهش، رویه قضایی در خصوص نقش بزه­دیده در فرایند ارتکاب جرم و تعیین کیفر - البته در موضوعاتی که رأی متناسب با آن یافت شده است ـ تحلیل شده است.