1- صلاحيتها، اختيارات و مسؤوليتهاي رئيس جمهور ايران در صيانت از قانون اساسي
2- صلاحيتهاي رياست جمهوري فرانسه در پاسداري از قانون اساسي
3- پاسداري از قانون اساسي در آمريكا
4- صلاحيتهاي رياست جمهوري افغانستان در پاسداري از قانون اساسي
5- جايگاه رئيس جمهور در نظام جمهوري اسلامي ايران
6- قانون اساسي و اجراي آن
7- بررسي نظام سياسي معاصر فرانسه
8- نقش رئيس جمهوري فرانسه در پاسداري از قانون اساسي
9- مباني پاسداري از قانون اساسي
10- بررسي روند ايجاد، تصويب و ويژگيهاي قانون اساسي در افغانستان
قوانین اساسی با هدف تنظیم روابط دستگاه حکومتی با مردم و تعیین حقوق و تکالیف هر یک نسبت به دیگری ایجاد شدهاند. قوانین اساسی بیانگر نهادها و مناسبات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جامعه میباشند[1]، بدین لحاظ این دسته از قوانین از درجه رفیعی برخوردار هستند. در طول حرکتهای آزادیخواهی در ایران معاصر حتی در دورهی مشروطیت با بیداری روحانیون[2]، همواره لزوم یک قانون اساسی با ضمانتاجرای کافی جزء آرمانهای دلسوختگان این مملکت بوده است. صرف اعلام حقوق و آزادیها در قوانین اساسی نمیتواند تضمینی برای اجرای آن باشد.[3]
از آنجایی که رئیس جمهور، پس از بازنگری سال 1368 قانون اساسی، اختیارات افزونتری یافته و وی نماینده مستقیم مردم تلقی میشود[4]، و علیرغم عقیدهی عدهای[5] مبنی بر سلب اختیار اجرای قانون اساسی از رئیس جمهور و تفویض آن به مقام رهبری، به نظر می رسد نقش رئیس جمهور به عنوان پاسدار قانون اساسی[6] بیش از پیش دارای اهمیت میباشد.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران راهکارهای چند جهت پاسداری از این سند ارائه داده، اما به طور اخص این وظیفه بنا به منطوق اصل یکصد و سیزدهم به شخص رئیس جمهور سپرده شده است. با توجه به تنوع و تخصیص این اصول به حوزههای گوناگون، تضمین اجرای همه اصول مربوطه دارای دشواریهایی خواهد بود. اصل یکصد و سیزدهم دارای ابهام است و بنا به یک تفسیر موسع از این اصل، باز هم زمینه مشکلات جدی من جمله، دیکتاتوری قوه مجریه، خدشه به استقلال قوا را پدید خواهد آورد. حتی با تصویب قانون موضوعه در سال 1365 و ایده طرح تشکیل دادگاه عالی صیانت از قانون اساسی، این معضل و ابهام، در سالهای اخیر و بعد از انتخابات دورهی دهم ریاست جمهوری حل نگشته است. ارائهی تحلیل منصفانه و حقوقی از مقولهی اجرای قانون اساسی توسط رئیس جمهور سؤالاتی در اذهان ایجاد کرده بود، مانند ابزارها و ضمانتاجراها جهت این امر چیست؟علل تفسیرهای گوناگون از این اصل چیست؟ نقش سایر قوا در این زمینه و همکاری آنان با رئیس جمهور چگونه باید باشد؟ و سؤالات بیشمار دیگر، که انگیزهای برای مطالعه این مقوله و سایر قوانین مرتبط و حتی ارائهی جدید و بیسابقه از معایب این قوانین و تفسیر جدید از اصل یکصد و سیزدهم ارائه شده است.
وظیفهی «اجرای» قانون اساسی در حوزهی قوه مجریه بر عهدهی رئیس جمهور(اصل113) و وظیفهی نظارت بر حسن اجرای اصول قانون اساسی توسط رئیس جمهور شامل کلیهی اصول قانون اساسی میباشد.ازاین رورئیس جمهور، جهت اجرای قانون اساسی ابزار کافی و لازم ندارد. این عامل بسته به پیگیری و خلاقیت هر رئیس جمهور خواهد بود. شأن تفویض مسؤولیت اجرای قانون اساسی توسط رئیس جمهور، متفاوت از مقام ریاست وی بر قوه مجریه میباشد، لذا نظارت وی که متفاوت از نظارت سایر نهادهای نظارتی میباشد، شامل تمامی ارکان حکومتی حتی نهاد رهبری خواهد شد.
در سایر نظامهای سیاسی، راهکارهای قضایی سختگیرانه و با ارج نهادن به مقام ریاست جمهوری، حفظ و اجرای اصول قانون اساسی را تضمین نمودهاند. با وجود تلاش قانونگذار جهت تفسیر موسع از اختیارات رئیس جمهور جهت اجرای قانون اساسی و تفسیر مضیق شورای نگهبان از این مقوله، عملکرد هر دو دچار افراط و تفریط میباشد. در این راستا مقام رهبری به علت مافوق بودن برسایر قوا[7]، مجلس شورای اسلامی به علت داشتن حق تحقیق و تفحص[8] در تمام امور کشور، قوه قضائیه به علت حق نظارت بر حسن اجرای قوانین[9]، اجرای قانون اساسی را تضمین می کنند.
در این کتاب، ضمن بررسی موضوع اجرای قانون اساسی و دایره اختیارات رئیس جمهور در محدوده اصول قانون اساسی و سایر قوانین مربوطه، برخی مفاهیم پایهای و اساسی همانند حاکمیت تفکیک قوا، جمهوریت و سایر مفاهیم کلیدی و منحصر به فرد نظام سیاسیمان بررسی شده است. برای رسیدن به راهکاری متناسب با ساختار سیاسی کشور، به بررسی اصول مربوطه این موضوع، قانون حدود وظایف و اختیارات رئیس جمهور، آراء و نظرات حقوقدانان و نیز تفسیرهای شورای نگهبان پرداختهایم. در پایان نیز به فراخور وسع دانش اندک خویش، پیشنهادات، راهکارها همراه با تفسیری در خور اصل یکصد و سیزدهم با حفظ تمامی محذورات و مبانی نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران، جهت اجرای قانون اساسی توسط رئیس جمهور، ارائه میدهیم.امید است این تلاش در جهت اطلاعرسانی و تنویر اذهان دلسوزان و مشتاقان اجرای اصول قانون اساسی مفید باشد.
این کتاب از سه فصل:مبانی و کلیات، وظایف، اختیارات و مسؤولیتهای رئیس جمهور در قانون اساسی و اختیارات رئیس جمهور در اجرای قانون اساسی تشکیل شده است.
فصل اول دربردارنده مبحث اول، قوه مجریه در حقوق اساسی، در مبحث دوم، تصویر کلی نظام جمهوری اسلامی ایران و در مبحث سوم بررسی قوای سهگانه در جمهوری اسلامی ایران است.
فصل دوم نیز شامل مبحث اول در موردکلیات، مبحث دوم در مورد مسؤولیتهای رئیس جمهور و مبحث سوم در مورد اختیارات رئیس جمهور میباشد.
در فصل سوم این کتاب، به لحاظ اهمیت آن در پنج مبحث ارائه گردیده که عبارتست ازمبحث اول شامل قانون اساسی و اجرای آن، مبحث دوم، نقش سایر قوا در اجرای قانون اساسی، مبحث سوم به بررسی تحلیلی رئیس جمهور و اجرای قانون اساسی پرداخته است. مبحث چهارم قانون حدود، وظایف و اختیارات رئیس جمهور را تحلیل کرده و نهایتاً در مبحث پنجم، ایجاد دادگاه قانون اساسی را در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بررسی شده است.
در پایان، راهکارها و نتایج به دست آمده بیان شده وبه طور کلی دغدغهی اصلی این اثر شناخت تحلیلی جهت اجرای صحیح و دقیق اصول قانون اساسی و تعیین محدودهی اختیار رئیس جمهور بر این امر مهم بوده است،تا با تحقق و پیاده کردن آرمانهای مندرج در این قانون، سلامت روابط حقوقی و سعادت آحاد مردم را در سایهی اصول آن تضمین نماید.