1- مختصري در معرفي اصول فقه
2- قواعد كاربردي اصول فقه
3- قواعد فقهي و قواعد اصولي
4- قاعده اقدام
5- قاعده تجاوز
6- قاعده جهل به قانون، رافع مسئوليت نيست
7- قاعده احتياط (اشتغال الذمه يقيني برائت ذمه يقيني ميطلبد)
8- وجوب اعلام الجاهل فيما يعطي
9- قاعده لاتنقض يقين باشك
10-...
اصول فقه، یكی از مهمترین علوم اسلامی است كه جایگاه آن بر پژوهشگران به طور عموم و بر دانشجویان رشتههای حقوق و فقه و حقوق به طور ویژه، روشن است.
در تبیین اهمیت اصول فقه، همین بس، كه امروزه دستیابی به احكام شریعت، بدون فهم آن ناممكن است و این علم علاوه بر آنکه نسبت به علم فقه (دستیابی به احكام الهی) در حكم ابزار است، همانند علم منطق به صورت مستقل نیز ارزش و اهمیت ویژهای دارد.
اُصولِ فِقْه، نام دانشی است که شیوه استنباط احکام شرعی را بررسی میکند؛ در این دانش روش صحیح دستیابی به احکام شرعی با استفاده از ادله نقلی و عقلی مورد بررسی قرار میگیرد. هرچند که برخی مسائل دانش اصول فقه در زمان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) مطرح شده بود و برخی از شاگردان مانند هشام بن حکم، رسالههایی در این دانش نوشته بودند، اما علم اصول فقه به عنوان یکی از شاخههای علوم اسلامی در میان فقهای شیعه به اوایل قرن چهارم هجری و پایان غیبت صغرا برمیگردد. فقهای اهل سنت به دلیل عدم مراجعه به ائمه (ع) و احادیث آنان، زودتر از فقهای شیعه به ضرورت پیدایش این علم پی بردند و از اواخر قرن دوم هجری به تألیف کتب اصولی همت گماردند.
امامان شیعه(ع) به خصوص امام باقر(ع) و امام صادق(ع) در پیدایش اصول فقه نقش اساسی داشتند؛ آن بزرگواران، شیوه صحیح استنباط احکام الهی را از قرآن و سنت به شاگردان از طریق القای اصول و تشویق شاگردان به تفریع، به آنان آموزش میدادند. در میان اهل سنت اولین کسی که در علم اصول کتاب نوشت، جناب شافعی بود که کتاب الرساله را نوشت و جناب سید مرتضی علم الهدی در میان شیعه اول کسی است که به طور جامع در علم اصول دست به تألیف زده است. معروفترین کتاب وی الذریعه است.
در این راستا یکی از راههای دست یافتن به احکام فقه و حقوق و به طور کلی استنباط احکام، آشنایی با قواعد اصول فقه است. بارها به دانشجویان عزیزم اهمیت این درس را یادآور شدهام و در اینجا نیز متذکر میشوم که کسی که خواهان فعالیت، تحقیق و پژوهش در رشتههای حقوقی و یا فقه و حقوق باشد، بیشک بدون فهم اصول فقه و قواعد آن نمیتواند به مقصد برسد.
لازم به ذکر است که در مورد قواعد فقه کتابهای زیاد نوشته شده است ولی در مورد قواعد اصولی که بسیار هم کاربرد دارد و میتواند راهگشایی باشد برای فهم بهتر مسائل اصول که پایه فقه وحقوق را تشکیل میدهد و نیاز آن در بین دانشجویان مرتبط به شدت احساس میشود؛ با توجه به اینکه چندین سال است درس اصول فقه را در دانشگاهها تدریس میکنم مرتب با خلاء منبعی که اختصاص به قواعد کاربردی اصول فقه در بین دانشجویان مواجه میشدم لذا با مشورت استاد بزرگوارم دکتر موسوی بجنوردی که استاد مسلم قواعد فقهی نیز میباشند، تدوین کتاب قواعد اصول فقه را شروع کردم.
برخی از قواعد ذکر شده در این کتاب از قواعد مشترک هستند لیکن به دلیل اهمیت و نقش کلیدی آنها در اصول فقه ذکر آنها را ضروری دانستیم.
در این کتاب سعی نویسنده بر آن بوده که با ذکر نمونههای حقوقی ذهن دانشجویان را با مسائل فقه و اصول آشنا کرده و مفاهیم مربوط به این واحد درسی را برای آنان هر چه ملموستر بیان نماید.
جهت تسهیل تفهیم، مطالب این کتاب از دو بخش تشکیل شده بخش اول شامل تعریف وتبین اصول فقه و قواعد میباشد و بخش دوم اختصاص به انواع قواعدی دارد که در اصول فقه کاربرد دارد.