1- اوامر
2-وجوب تعلم احكام شرعيه و قوانين
3- گفتاري درباره اجزاء
4-مساله اجتماع امر و نهي
5-آيا نهي در معاملات موجب فساد است يا نه ؟
6- عام و خاص
7-مطلق و مقيّد
8- مجمل و مبين
9- قطع و ظن
10-...
امروزه، بر كسى پوشيده نيست كه مبادى اصول بنيادين هر علم، از چه جايگاه ويژهاى برخوردار است، چرا كه بدون يادگيرى پايههاى هر علم، نمىتوان به فحص و بررسى عالمانه و شمولگير پرداخت.
شايد از علم اصول بتوان به عنوان نمونه تمام عيار در اين عرصه نام برد كه بدون آشنايى و تعلم صحيح و كاربردى آن، هيچ كس را، ياراى ورود به وادى فقه و فقاهت و اجتهاد نيست.
دانش علم اصول، از آغاز يعنى از زمان نگارش اوليه رساله اصولى توسط شيخ مفيد (ره) به نام «التذكرة باصول الفقه» تاكنون شاهد چنان تحول و تكاملى بوده كه به ضرس قاطع مىتوان ادّعا كرد كه در هيچ يك از علوم اسلامى، نظير آن را نمىتوان سراغ گرفت. البته بايد گفت كه علم اصول، مهمترين و اساسىترين ابزار فقيه است كه با آن به استنباط و استخراج احكام شرعى مىپردازد و لذا از اهميت و ارزش شايانى برخوردار است.
آرى، بدون شناخت دقيقِ مبانى استنباط و نحوه استخراج احكام، با توجه به توسعه تحولات و تطوّرات طبيعى در پرتو زمان و ترقى چشمگير علوم و نيز پيدايش مسايل مستحدثه، دستيابى به احكام شرعى، بسى دشوار بلكه غير ممكن است.
در اين راستا، حضرت امام خمينى (ره) در پيام مهمى به مجمع تشخيص مصلحت نظام مىنويسد: «يكى از مسايل بسيار مهم در دنياى پرآشوب كنونى، نقش زمان و مكان در اجتهاد و نوع تصميمگيرى است».
به طور كلى در مقام ارج نهادن به اين علم مىتوان اظهار داشت كه علم اصول عرصه يكّه تازى انديشمندانِ بزرگ و ستارگان درخشان فقه و فقاهت و اجتهاد بوده و هست و چه بسيار كتابهاى ارزشمند و دقيقِ علمى در اين باب به رشته تحرير درآمده و اكنون نيز در مجامع حوزوى و دانشگاهى تدريس مىشود.
لذا ما در حدّ بضاعت علمى خود، با انتشار مجموعهاى دو جلدى، نظريات و دست نوشتههاى دقيق و سراسر علمىِ عالمِ انديشمند معاصر، حضرت آيتاللّه سيد محمد موسوى بجنوردى (دام ظلّه العالى) كه در مجامع علمى و دانشگاهى در ساليان اخير به عنوان مقالات علمىِ اصولى برگزيده و مطرح گرديدهاند در پىِ اداى دين و ايفاى وظيفه به جامعه علمى و دانشگاهى خود بوده و هستيم و خالى از لطف نيست كه تعبير زيبا و عالمانه اين دانشمند اصولى و حقوقدان برجسته معاصر را درباره علم اصول متذكر شويم كه «بدون علم اصول وارد شدن در ميدان فقه بسان رزمندهاى است كه بدون سلاح پاى در ميدان نبرد مىگذارد».