1- مفاهيم، مباني و بنيانهاي حقوق بينالملل زيست فناوري و حقوق اقتصادي و اجتماعي بشر
2- مفاهيم، مباني و كاربردهاي زيست فناوري
3- كاربردهاي زيست فناوري و مخاطرات ناشي از توسعه غيرقانوني و فراقانوني آن
4-مباني و بنيانهاي حقوق بينالملل زيست فناوري
3- مفاهيم و رهيافتهاي حقوق اقتصادي و اجتماعي بشر
4- جايگاه حقوق اقتصادي و اجتماعي بشر در نظام بينالمللي حقوق بشر
5- قابليت دادخواهي و سازوكار شكايت از دولتها در موارد نقض حقوق اقتصادي و اجتماعي بشر
6- زيست فناوري و حقوق اقتصادي و اجتماعي بشر
7- تحقق و حمايت از حقوق اجتماعي بشر و كاربردهاي زيست فناوري: چالشها و راهكارها
8- عناصر مختلف حق بر غذا و استفاده از محصولات غذايي تراريخته: نوسان ميان تعارض يا حمايت
9- تحقق و حمايت از حقوق اقتصادي بشر و كاربردهاي زيست فناوري: چالشها و راهكارها
10- زيست فناوري و حق بر توسعه
11- زيست فناوري و حق بر مالكيت و ثبت اختراع
12- مقررات سازمان تجارت جهاني و زيست فناوري: چالشها و راهكارها
آیندهای را تجسم کنید که میلیونها نفر از مردم، از بیماری کشنده مالاریا مصونیت پیدا میکنند و بیمارستانها از عناصر مقاوم در مقابل آنتی بیوتیکها خلاص شدهاند. تصور کنید دنیا چگونه خواهد بود وقتی تکنولوژی مغز رایانهای و اندامهای مصنوعی بدن در خدمت انسان قرار میگیرند و از همه جذابتر، ریشه کن شدن خیلی از بیماریها از زندگی انسانهاست. آیندهای که همراه با زیست فناوری است، دنیای درخشان و پر زرق و برقی است.
امروزه هیجان انگیزترین پیشرفتهای زیست فناوری و علوم ژنتیک ما را با دو راهیهای بزرگی مواجه میکنند. آیا باید اجازه دهیم برای از بین بردن بیماریهای ژنتیک، درباره جنینهای انسانی پژوهش شود؟ در شرایطی که عوارض پیوند اعضا هنوز بطور کامل روشن نیست، چقدر میتوان مطمئن بود بیماران برای پیوند اندام مصنوعی بدن، رضایت خود را با آگاهی کامل ابراز میکنند؟ کودکانی که هنوز متولد نشدهاند چقدر با اصلاح ژنتیک دی.ان.ای خود موافق هستند؟
واقعیت این است که علم و تکنولوژی دوش به دوش همدیگر به سرعت در حال پیشرفت هستند و مدام مسایل جدیدی همسو با این تحولات بروز پیدا میکند. دانش، قدرت است ولی هم بار مسئولیت را سنگین میکند و هم دغدغههای جامعه انسانی را افزایش میدهد. پیشرفتهای ژنتیک ممکن است امکان تشخیص بعضی از بیماریها را به ما بدهد در حالی که انسان هنوز روش درمان این بیماریها را پیدا نکرده است. هر چند اخلاق پژوهش و اخلاق پزشکی ایجاب میکند که نتایج یافتههای پزشکی در اختیار عموم قرار گیرد ولی آیا اطلاعات کامل و دقیق افشا میشوند؟
تحقیق درباره ارگانیسم های اصلاح شده ژنتیک در دهه 1970 آغاز شد. این فناوری دلالت بر احتمال تحقق منافع چشمگیری مانند افزایش تولید کشاورزی، ارتقای ارزش غذایی مواد غذایی و برخی منافع زیست محیطی نظیر کاهش استفاده از آفتکشهاست. اولین ارگانیسم اصلاح شده ژنتیک در 1973 بوجود آمد ولی ده سال طول کشید تا نخستین گیاه اصلاح ژنتیک شده تولید شود.
رشد زیست فناوری از دهه 1990 سرعت گرفته است و شاهد وقوع یک انقلاب در این زمینه بودیم که اکتشافات علمی مربوطه، کاربردهای نوینی را در مراقبت های بهداشتی، کشاورزی، تولیدات مواد غذایی و حفاظت از محیط زیست از خود نشان داده است. در عین حال، زیست فناوری موجب بروز مسایل اجتماعی و سیاستگذاری هم شده و باعث مطرح شدن مباحث گسترده عمومی شده است. بسیاری از محصولات زیست فناوری در سطح بینالمللی مورد داد و ستد قرار میگیرند و در آینده به طرز قابل توجهی تجارت بینالملل را تحت تأثیر قرار میدهد. علاوه بر این، کشورها به نحو روزافزونی به جنبههای مختلف فرهنگی، اخلاقی و مذهبی توجه دارند.
در همین راستا رویکردهای بسیار متفاوتی بین کشورها با توجه به ظرفیت هر یک در توسعه، اعمال و تنظیم مقررات محصولات و خدمات زیست فناوری وجود دارد. این تفاوت رویکردها منجر به بروز تنشهایی در روابط بینالمللی اقتصادی شدهاند و بنابراین باید زیست فناوری را منبع چالش جدیدی در حقوق بینالملل شمرد. ایالات متحده، یک رویکرد تقنینی را که نزدیک به سیاست بازار آزاد میباشد، اتخاذ نموده است. اما اکثریت کشورها چارچوب تقنینی مورد نظرشان در خصوص محصولات زیست فناوری مبتنی برکنترل آزمایشگاهی، ارزیابیهای محیط زیستی و تحلیل مخاطرات است. این کشورها الزام به برچسبگذاری، رهگیری محصولات و سایر تدابیر نظارتی را در دستور کار خود قرار میدهند.
ژنتیک درمانی، حوزه ای است که حقوقدانان و قانونگذاران ناگزیر هستند با این سئوال بزرگ دست و پنجه نرم کنند که انسان نه به عنوان فرد بلکه به عنوان یک گونه موجود زنده چیست. در واقع، دستکاریهای ژنتیک انسان در سالهای اخیر، ما را با این پرسش بنیادین روبرو ساخته است. اجرای مدلهای نوین آی.وی.اف در سال 2016 که منجر به تولد یک کودک حاصل از سه نفر به عنوان والدین کودک در مکزیک شد، ما را بیشتر در این خصوص به چالش میکشد. هنوز راه زیادی در پیش است که کودکانی با اصلاحات ساختاری کامل ژنتیک متولد شوند که بیماریهای ارثی پدر و مادر خود را ندارند اما با توجه به روند تحولات علمی، تولد این کودکان دست ساز، دور از واقعیت نیست.
با این اوصاف، ممکن است مناقشات زیادی درباره ماهیت این موجودات در عالم حقوق مطرح شود. این تغییرات ژنتیک میتواند منجر به پیامدهای غیرمنتظرهای شود و این در شرایطی است که ما صرفاً به رضایت پدر و مادر بسنده کردهایم ولی از خود موجود متولد شده رضایتی اخذ نشده است. در ضمن، نگرانیهایی وجود دارد که این تغییرات در هویت ژنتیک افراد چه تبعاتی را برای نسلهای آینده بدنبال خواهد داشت. علاوه بر اینها نگرانی های ناشی از رعایت حریم خصوصی افراد در تحقیقات ژنتیک به جای خود باقی است.
تولید یک دارو از مرحله تحقیقات، آزمایش، کشف و نهایتاً ورود به بازار برای مصرف عمومی، فرایندی است که ممکن است 15 سال طول بکشد و تا یک میلیارد دلار هزینه داشته باشد. طبیعی است که سرمایهگذاران به شرطی ترغیب به این چنین سرمایهگذاریهایی میشوند که پس از تولید عمومی دارو، بتوانند حق ثبت اختراع و امتیاز انحصاری تولید آن را برای خود خفظ کنند. حالا این پرسش مطرح میشود که چه حمایتی از سرمایهگذاران در برابر حق حیات و بهداشت انسانها مجاز است و چگونه میتوان سایر پژوهشگران را از تحقیق در زمینههایی که مشمول حق اختراع ثبت شده است، بازداشت. اینجاست که شاهد تنش بین حقوق مالکیت فکری و تقسیم سود خواهیم شد. به عبارت دیگر، چگونه میتوان هم منافع پژوهشگر را تأمین کرد و هم منافع کلیت جامعه تضمین شود؟ در کنار اینها نباید از تعامل بین گروههای تحقیقاتی با صنعت و رابطه این دو با چارچوبهای استاندارد عالیترین روشهای تولید مانند اتحاد جهانی بهداشت ژنوم و کنسرسیوم بینالمللی ژنوم سرطانی غافل شد.
در سطح بینالمللی، هیچ سند جامع حقوقی که کلیه جنبههای زیست فناوری یا محصولات آن را پوشش دهد، وجود ندارد اما با این حال برخی موافقتنامههای بین المللی موجود بطور مستقیم به حوزه زیست فناوری ربط پیدا میکنند.
خیلی از سازمانهای بینالمللی درصدد هنجارسازی و بویژه بررسی آثار زیست فناوری بر بهداشت، محیط زیست، کشاورزی، تجارت و مسایل اخلاقی، اجتماعی- اقتصادی برآمدهاند. این روند هنجارسازی هم به کشورهای در حال توسعه کمک میکند که قوانین مناسبی را در این حوزه به اجرا گذارند و هم باعث ارتقای هماهنگی بینالمللی مقررات در این زمینه میشود. شناخته شدهترین سازمانهایی که در این عرصه فعال هستند عبارتند از: سازمان جهانی بهداشت، سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد، برنامه محیط زیست سازمان ملل، سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد و سازمان توسعه صنعتی ملل متحد.
بسیاری از موافقتنامههای بینالمللی مربوط به زیست فناوری از نظر حقوقی الزامآورند یا قویاً تحت اجماع سیاسی هستند که از جمله میتوان به کنوانسیون سازمان ملل متحد در زمینه حقوق دریاها مورخ 1982، کنوانسیون تنوع زیستی 1992، موافقتنامه سازمان جهانی تجارت درباره اجرای تدابیر بهداشتی و گیاه پزشکی مورخ 1994، موافقتنامه 1994 سازمان جهانی تجارت در مورد موانع فنی و تجاری، کنوانسیون بینالمللی حفاظت از گیاهان مورخ 1997، اعلامیه جهانی یونسکو در خصوص ژنوم انسانی و حقوق بشر مورخ 1997، کنوانسیون آرهوس 1998، پروتکل ایمنی زیستی 2000، اعلامیه بینالمللی یونسکو درباره دادههای ژنتیک انسانی مورخ 2003 و اعلامیه جهانی یونسکو در زمینه اخلاق زیستی و حقوق بشر موره 2005 اشاره کرد.
جای تردید نیست که در بلند مدت، رویه قانونگذاری و موافقتنامههای منعقده در سطح ملی و بینالمللی، زمینه ساز شکلگیری حقوق بینالملل زیست فناوری خواهد شد که به تعبیری عبارت از مجموعه قواعد و مقررات بینالمللی حاکم بر کاربرد علوم و تکنولوژی در ارگانیسمهای زنده به منظور تغییر مواد زنده یا غیرزنده برای تولید دانش، کالا و خدمات است. مأموریت حقوق بینالملل زیست فناوری، کنترل فرصتها و مخاطرات احتمالی در برابر جامعه بینالمللی است.