1- ماهيت تفكر و انواع آن
2- تعريف تفكّر
3- عناصر عمده در تفكّر از نظر روانشناسي
4- انواع سبكهاي تفكر
5- پست مدرن و چشم انداز تربيتي
6- پستمدرنيسم
7- پيشفرضهاي پستمدرنيسم
8- مباني انسان شناسي پست مدرن
9- متفكران و نظريه پردازان پست مدرن
10- چرخه تفكر در تعليم و تربيت پست مدرن
11- مدل تبارشناسي تفكر خلاق و نقاد
12- تفكر خلاق و نقاد در انديشههاي تربيتي پست مدرنيسم
13- پرورش تفكر خلاق و نقاد
14 - دست يابي به الگوي زمينه اي انديشه ورزي در تعليم و تربيت پست مدرن
15- تحقيق كيفي در زمينه ارائه الگوي انديشه ورزي در تعليم و تربيت پست مدرن
16 -به كارگيري نظريه داده بنياد در ارائه الگوي انديشه ورزي
توانایی تفکر خلاق و نقاد یکی از مهارتهایی است که انسان را برای مواجهه با مسائل جدید و منحصر به فرد دنیای کنونی توانمند میسازد. این توانایی به انسان کمک میکند تا با استفاده از مهارت استدلال و توانایی تحلیل و بررسی شرایط به انتخابهای صحیحی دست یابد و قضاوت و ارزشیابی در زمینه انتخابهای وی را ممکن میسازد، لذا پرورش این قوا، محور برنامه ریزی درسی و آموزشی در نظام آموزشی قرار گرفته است. در عصر معاصر و با توجه به پيشرفت علم و صنعت بر پيچيدگيهاي فرآيند آموزش و پرورش افزوده شده است. آموزش و پرورشي که داعيه پرورش انسان را دارد بايد از اين تغيير و تحول آگاهي داشته باشد. از جريانهاي فکري که در عصر معاصر بسيار مورد توجه بوده و درک انديشههاي آن تا حدی با دشواري همراه بوده است ميتوان به پست مدرنيسم اشاره کرد. انديشمندان پست مدرن به نحوي آراي در خور توجه و بديع ارائه کرده اند که ارتباطي نزديک با تفکر دارد.
تعلیم و تربیت ما علی رغم تلاشهایی که صورت گرفته است هنوز حافظه محور است و برنامه درسی، روشهای تدریس، ارزشیابی حاکم، تلقی معلمان و نحوه مواجه خانواده با سئوالات کودکان نیز به آن دامن میزند. در سالهای اخیر متخصصان علوم تربیتی در مورد نارسایی توانایی شاگردان در امر تفکر ابراز نگرانی کرده اند. ناکامی تعلیم و تربیت ما در دستیابی به بسیاری از اهداف، مسئله ای هست که پژوهشهای متعددی آن را تایید میکنند. بسیاری از مطالعات نشان دهنده این واقعیت است که نظام تعلیم و تربیت ما در آموزش و ایجاد توانمندیها و منشهای برتر فکری در کودکان و نوجوانان توفیق چندانی بدست نیاورده است. در یک مطالعه بین المللی به نام پرلز[1] که در ارتباط با سواد خواندن صورت گرفته است، بالاترین تفاوت میان پاسخهای حفظی و پاسخهای استنباطی مربوط به کشور ایران از بین 35 کشور جهان بوده است. این امر نشان دهنده این است که در نظام آموزشی کشور ما کودکان و نوجوانان غالباً مصرف کننده فکر هستند، نه تولید کننده. در صورتی که ظهور و بروز استعدادهاي درخشان و نخبه پروري نيازمند تعلیم و تربیتی است كه تحول و نوآوري، پويايي و شور و نشاط را سرلوحه كاري خود قرار دهد و از حافظه محوری فاصله گیرد.
علم پست مدرن شامل نظريه نسبيت اينشتين (بنا به آن چگونگي ديدن عالم به نقطه اي که از آنجا اين عمل انجام ميشود وابسته است)، نظريه کوانتوم (که جهان را متشكل از امور متضاد فرض ميکند) و نظريه آشوب (که به مطالعه رابطه متغير بين نظم و بي نظمي به کمك دستگاههاي غير خطي ميپردازد) است. آموزش پست مدرن در مدرسه، به عقيده رورتي، بر آموزش حقوق شهروندي به کودکان و چگونه خوب ريستن تأکيد دارد و در مراحل بالاتر به ارائه ديدگاههاي مختلف راجع به يك موضوع، به ويژه با به کار بردن اينترنت، ميپردازد بدون اينکه از دانش آموزان بخواهد از يكي از ديدگاههاي مورد نظر معلم تبعيت کنند. علم پست مدرن کارکردي است يعني ما علم را نه براي دانستن بلكه براي به کار بردن آن فرا ميگيريم. مدرسه نيز جايي است که دانش آموزان راههاي گوناگون فكر کردن را ميآموزند، نه اين که حقايق مدرنيستي را فرا بگيرند.
در اين پژوهش سعي شده است با بررسي اندیشه فيلسوفاني که تأثير بيشتري بر اين ائتلاف فکري داشته اند، جايگاه تفکر خلاق و نقاد در پست مدرنيسم مورد بررسي قرار گيرد. به اين منظور در فصل نخست به بيان مفهوم شناسی تفکر خلاق و نقاد خواهيم پرداخت. در فصل دوم پست مدرن و اندیشههای آن مطرح میشود. در ادامه از بين فيلسوفان پست مدرنيسم آراي ليوتار درباره بازيهاي زباني، دريدا و ساختار شکني، فوکو و خودآفريني، ژيرو و تفکر انتقادي و دلوز و فرآيند شدن را از نظر ميگذرانيم. در فصل سوم با توجه به اين نظرات به ترسيم فرایند تفکر خلاق و نقاد از منظر پست مدرنيسم ميپردازيم. در نهايت دلالتهاي تربيتي تفکر خلاق و نقاد در انديشههاي پست مدرنيسم استخراج میشود.