1- مفهوم، مباني و سير تحول تاريخي حق بر محيط زيست سالم
2- تاريخچه تحولات انرژي هستهاي و انواع آلودگي هاي ناشي از آن در پرتو حقوق بينالملل
3- تزاحم و همزيستي ميان فنآوري هستهاي و محيط زيست سالم
4- سازمانهاي بينالمللي مرتبط با مسائل هستهاي و مسئوليت بينالمللي دولتها در آلودگيهاي هستهاي فرامرزي
5- حقوق بشر و محيط زيست
6- مباني و سير تحول تاريخي حق بر محيط زيست سالم
7- نقش رخددادهاي هستهاي در تحول حقوق بينالملل محيط زيست
8- مشروعيت يا عدم مشروعيت كاربرد سلاحهاي هستهاي در پرتو راي مشورتي ديوان بينالمللي دادگستري
9- نقش سازمانهاي بينالمللي مرتبط با مسائل هستهاي
فنآوري هستهاي، جزء فنآوريهاي پيشرفته و برتر در عصر كنوني محسوب ميشود، امروزه نقش اين علوم در گسترش دانش بشري، تسلط بر طبيعت و تامين رفاه و پيشرفت زندگي بشر، غيرقابل ترديد ميباشد. در طول نيم قرن گذشته اين فنآوري در نتيجه تلاش پيگير پژوهشگران، نقش مهمي در رشد صنعت، كشاورزي و پزشكي ايفا نموده است.
استفاده از راديو ايزوتوپها در تشخيص و درمان بيماريها، به كارگيري فنآوري هستهاي در توليد برق و توليد مواد با خواص ويژه و همچنين توليد گونههاي مقاوم محصولات كشاورزي نسبت به آفات و كم آبي، تنها شماري از استفادههاي گوناگون اين علم ميباشد.
بايد توجه داشت كه با بررسي و مطالعه استفاده از سوختهاي فسيلي بخصوص نفت و تاثيرات سوء آن بر محيط زيست بشر و جنبههاي مثبت جايگزيني انرژي هستهاي بر محيط زيست و اينكه نفت به عنوان منبع انرژي و ماده اوليه توليد هزاران كالاي مورد نياز انسان داراي منابع محدودي در سطح جهان ميباشد. بنابراين محور برنامهريزي اقتصادي كشورهاي توسعه يافته، استفاده صحيح و بهينه از نفت خام و روي آوردن به ساير منابع انرژي هستهاي است.
آنچه مسلم است در آينده قدرت اقتصادي در دست دولتهايي خواهد بود كه منابع انرژي را در اختيار داشته باشند. به جز در برخي از كشورهاي توسعه يافته، در اكثر كشورها، برق مورد نياز جهان با استفاده از سوختهاي فسيلي تأمين ميشود، رشد جمعيت، افزايش تقاضا براي انرژي، خصوصا برق و همچنين ملاحظات زيست محيطي سبب ميشود كه به ويژه كشورهايي كه داراي منابع فسيلي نميباشند، استفاده از انرژي هستهاي بر آنها ضرورتي انساني داشته باشد.
شايان ذكر است كه توسعه پايدار نيازمند توجه لازم به علوم و فنون پيشرفته هستهاي، از جمله كاربردهاي مختلف و صلحآميز آنها در زمينههاي مختلف با رعايت استانداردهاي لازم جهت حفظ سلامت محيط زيست بشر ميباشد.
به دنبال پيشرفت بشر در زمينههاي علمي و دستيابي به فنآوري هستهاي، نگرانيهاي جديدي پيرامون مساله حمايت از محيط زيست در برابر آلودگيهاي هستهاي بوجود آمده است.
اين فنآوري به موازات مزايا و فوايد خود، خطرات بسيار جدي براي محيط زيست بشر به همراه آورده است. انفجار تأسيسات هستهاي، معضلات ناشي از زبالههاي هستهاي، آزمايشات هستهاي و بكارگيري سلاحهاي هستهاي، نشت و انتشار مواد پرتوزا و غيره از جمله اين خطرات است كه همواره سلامت محيط زيست جامعه بشري را تهديد ميكند. با توجه به اينكه آثار مخرب گسترده و دراز مدت اين گونه آلودگي با اصول بنيادين حقوق بينالملل مغايرت دارد لذا نظارت بينالمللي و وضع قوانيني كارآمد در اين خصوص ضرورتي اجتنابناپذير به نظر ميرسد.
تاريخچه استفاده از اين انرژي به جنگ دوم جهاني بازميگردد. بكارگيري سلاح اتمي در اين جنگ توسط امريكا، بسياري از دانشمندان، حقوقدانان و دولتها را بر آن داشت تا به منظور قاعدهمند كردن اين نوع فعاليتها و اجتناب از آلودگي محيط زيست بشر دست به كوشش بزنند.
به موازات آن مجمع عمومي سازمان ملل متحد در اولين قطعنامه خود در 24 ژانويه 1946 در كمتر از شش ماه از تاريخ فروريختن بمبهاي اتمي بر شهرهاي هيروشيما و ناكازاكي، كميسيوني به نام انرژي اتمي تأسيس كرد كه وظيفه آن نظارت بر استفاده صلحآميز از انرژي اتمي و گزارش به شوراي امنيت در خصوص حذف سلاح اتمي از زرادخانههاي دولتها بود. پس از آن تلاشهاي جامعه جهاني براي تدوين و توسعه حقوق بينالملل محيط زيست با برگزاري كنفرانس ملل متحد براي محيط زيست در سال 1972 آغاز و طي آن اعلاميه استكهلم به تصويب رسيد و اعلام نمود كه انسان و محيط زيست او بايد از اثرات تسليحات هستهاي مصون نگاه داشته شود و از دولتها خواست تا در كوتاهترين زمان ممكن، درباره حذف و نابودي كامل تسليحات مزبور توافق نمايند.
با وقوع حادثه چرنوبيل مشخص گرديد كه خطرات ناشي از فعاليتهاي هستهاي هميشه حتي در زمان صلح نيز ممكن است حادث گردد و براي جلوگيري از اين خطرات اقدامات جديتري لازم است. همچنين اين حادثه نشان داد كه حتي پخش مقاديري كم از راديواكتيو، با توجه به سهولت انتشار آن، ميتواند به راحتي موجبات آلودگي بسياري از كشورها را فراهم آورد. پس از وقوع اين حادثه، وضع قوانيني در خصوص كنترل اين قبيل حوادث كه سالهاي زياد در دستور كار آژانس بينالمللي انرژي اتمي قرار داشت به طور ناگهاني امكانپذير گرديد و به موازات آن دو كنوانسيون در زمينه كمكرساني و اطلاعرساني در خصوص حوادث هستهاي منعقد گرديد.
امروزه محيط زيست همانند توسعه يكي از مهمترين بخشهاي حقوق همبستگي بينالمللي محسوب ميشود. و در چارچوب مسائل حقوق بشر مورد ارزيابي قرار ميگيرد.
حق بر محيط زيست سالم به عنوان يكي از اقلام حقوق بشر از حقوق بنيادين انسانها محسوب ميشود. توسعه پايدار و داشتن محيط زيست سالم نيازمند توجه لازم به علوم و فنون و پيشرفتهاي تكنولوژي هستهاي و از جمله كاربردهاي مختلف و مسالمتآميز آنها و جايگزيني مناسب آنها به جاي سوختهاي فسيلي ميباشد.
بايد خاطرنشان ساخت كه ارتباط بين فنآوري هستهاي و حق بر داشتن محيط زيست سالم را در اين کتاب از دو بٌعد كاملا متفاوت مثبت و منفي بررسي خواهيم نمود.
در بٌعد منفي استفاده از فنآوري هستهاي در قالب سلاحهاي هستهاي و تاثيرات منفي و غيرقابل انكار آن بر محيط زيست بشر، بررسي معاهدات مختلف در اين راستا، بررسي ديدگاههاي سازمان ملل متحد و ساير سازمانهاي بينالمللي مرتبط و قطعنامههاي صادره از اين سازمانها، عملكردهاي آژانس بينالمللي انرژي اتمي و بررسي حوادث و اتفاقاتي كه در طول تاريخ در جامعه بشري صورت گرفته و حق داشتن محيط زيستي سالم را از بشر و نسلهاي آينده گرفته است.
از سويي ديگر بٌعد مثبت فنآوري هستهاي و استفادههاي صحيح از اين تكنولوژي و تاثيرات آن بر محيط زيست بشر، كه در معاهده NPT تحت عنوان استفادههاي صلحآميز تكنولوژي هستهاي مطرح شده است. نقش اين تكنولوژي در گسترش دانش بشري، تسلط بر طبيعت و تأمين رفاه و پيشرفت زندگي بشري غيرقابل ترديده بوده است و اينكه استفاده از اين فنآوري به صورت صحيح به درستي از محورهاي اصلي توسعه پايدار و از عوامل مهم اقتدار يك كشور به شمار ميرود.
حق بر محيط زيست سالم به عنوان يكي از اقلام حقوق بشر، از حقوق بنيادين انسانها محسوب ميشود. توسعه پايدار و داشتن محيط زيست سالم نيازمند توجه لازم به علوم و فنون و پيشرفتهاي هستهاي و از جمله كاربردهاي مختلف و مسالمتآميز آنها و جايگزيني مناسب اين تكنولوژي به جاي روشهاي سنتي و سوختهاي فسيلي در قالب استانداردها و مقررات و موازين حقوقي ايجاد شده در اين راستا ميباشد. متن اين کتاب نگاهي دارد بر فعاليتهاي انجام شده توسط جامعه بينالمللي و سازمانهاي بينالمللي در چگونگي كاربرد انرژي هستهاي.