1- زيست فناوري تراريخت ( تعاريف، تاريخچه، مزايا و مخاطرات)
2- تحليل مفاهيم كليدي حقوق بشر
3- عرضه محصولات غذايي تراريخته و نقض حقوق مصرف كنندگان
4- پيامدهاي عرضه، فروش و كاشت بذرهاي تراريخته بر« حق بر محيط زيست سالم »و «حق كار »
زیست فناوری،[1] فناوری نوینی است که دستمایه یافتهها و تلاشهای بشر در کشف رموز علوم زیستی و به کارگیری آن برای توسعه اقتصادی، اجتماعی و رفاه انسان است. در قرن بیست و یکم تحولی جدید در علم زیست فناوری، پدید آمد که توانست به بهبود و اصلاح گیاهان در بخش کشاورزی و اصلاح گیاهی کمک نماید. پیشرفت این فناوری در زمینه کشاورزی و اصلاح نباتات غیر قابل انکار است.
رشد جمعیت و تامین غذا از چالشهای مهم بشر در بخش علمی، تحقیقاتی و کشاورزی است و تامین غذای جمعیت رو به رشد، خصوصاً طی چند دهه آینده، یکی از معضلات اصلی خواهد بود که اگر امروز به آن توجه نشود، مشکلی عظیم برای جمعیت روبه رشد و زندگی انسانها در آینده فراهم خواهد کرد. اگر چه اصلاح گیاهان برای افزایش عملکرد و بهبود خصوصیات زراعی آنها از سالها پیش توسط محققان بخش کشاورزی صورت گرفته و وقوع انقلاب سبز در دهه 1960 میلادی یکی از رویدادهای مهم آن است. اما پیش بینیهای انجام شده، نشان میدهد که انجام این اقدامات به تنهایی نمیتواند، پاسخگوی نیاز جمعیت در حال رشد باشد. لذا توسعه فنون جدید، با کارآیی و سرعت بالا میتواند توانایی بشر را برای رفع این معضل افزایش دهد. زیست فناوری، مهندسی ژنتیک و توانایی دستورزی ژنهای گیاهی، بعد جدیدی از پیشرفتهای علمی بشر در اواخر قرن بیستم است که توانسته طی چند سال جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص دهد. دانشی که اغلب از آن به عنوان سومین انقلاب فناوری قرن بیستم، پس از نیروی اتمی و فناوری اطلاعات یاد میشود و به نظر میرسد که یکی از مهمترین مسائل فکری و علمی بشر باشد. [2]
صور ابتدایی این فناوری از هزاران سال پیش تاکنون مورد استفاده انسانها قرار گرفته است. مصریان باستان در حدود 2500تا 2000سال پیش از میلاد مسیح، با آگاهی از فنون تخمیر به تولید نوشابه الکلی اقدام مینمودند. فن تخمیر، استفاده از فرایندهای زیستی در زمان فقدان اکسیژن است[3].
در اواسط قرن نوزده میلادی، یک کشیش اتریشی به نام گریگور مندل، که به گیاهشناسی علاقهمند بود، با دقت به مطالعه اصول وراثت پرداخت. وی با انجام یک سری آزمایش بر روی گیاه نخود فرنگی، موفق شد نسل جدیدی از گیاه نخود فرنگی به وجود آورد. وی نشان داد که ویژگیهایی مانند ارتفاع گیاه یا رنگ آن میتواند، به نسل بعد منتقل شود. در اوایل قرن بیستم میلادی، هنری والاس که یک متخصص کشاورزی بود، اصول «هیبریداسیون »[4] را برای تولید بذرهای جدید با خصوصیات ویژه به کار بست. هیبریداسیون، فرایندی است که براساس آن گونههای گیاهی متنوع به منظور تولید گیاهی با ویژگی مطلوب تر با یکدیگر پیوند زده میشوند. در اوایل دهه 1950 میلادی ساختار DNA که ژنها بر روی آن قرار میگیرند، توسط دانشمند انگلیسی بنام فرانکلین کشف و توصیف شد. این کشف، جهش اساسی در ظهور زیست فناوری محسوب میشود. زیست فناوری مدرن میتواند، انتقال مستقیم یک ژن گیاهی یا حیوانی را به ژنوم گونههای گیاهی متفاوت امکانپذیر کند، به نحوی که میتوان یک پروتئین را در گونههای دیگری تولید نمود. زیست فناوری امکان تولید غذا با کیفیت و ارزش غذایی بیشتر و استفاده از کشاورزی برای تامین نیازهای غذایی را فراهم نموده است. این فناوری راهحلهای جدیدی برای مشکلات کشاورزی سنتی ایجاد کرده و راهبردهای متعددی را برای تامین غذای بیشتر و آسانتر دنبال کرده است. از جمله کاربردهای این علم در بخش کشاورزی میتوان به افزایش توان گیاهان در مقابله با آفات، بیماریها و تنشهای غیر زیستی نظیر خشکی، شوری و مقاوت در برابر علفهای هرز نام برد. به نظر طرفداران زیست فناوری، این فناوری، هزینه تحمیل شده بر کشاورزان را کاهش داده و میزان مصرف آفت کشهای شیمیایی را در مقایسه با زراعت سنتی پایین آورده است.[5]
اما در پاسخ به این ادعاها، گفته میشود، اگر چه زیست فناوری، با رفع موانع اصلاح نباتات به روش سنتی و ایجاد امکان دسترسی به ژنهای مفید از گونهها، جنسها و حتی خانوادههای متفاوت، در مدتی کوتاه گام بلندی را در جهت تحقق انقلاب ژن برداشته است، اما همراه با خود نگرانیها و ملاحظاتی را نیز ایجاد کرده است که موجب مخالفت گروههای متعددی از سازمانهای غیر دولتی، طرفداران حفاظت محیط زیست و فعالان عرصه حقوق بشر شده است[6].
این در حالیست که قوانین بینالمللی موجود به دلیل رشد و پیشرفت سریع زیست فناوری نتوانسته خود را با آن هماهنگ سازد و در بسیاری از مسائل و مشکلات مرتبط با این فناوری، دنیا با کمبود مقررات مواجه است. [7] به این مشکل باید اهداف سودجویانه شرکتهای چندملیتی بزرگ فعال در عرصه زیست فناوری و عدم وجود مقررات لازم الاجرای حقوقی در خصوص تحمیل تعهد به تامین اصول بنیادین حقوق بشر بر آنها را افزورد.